Posted on

او فقط فریب تو را خورده بود، آمده بود تا عطش قدرتت رفع شود.

خون “ندا”ی ما سیرابت کرد؛ موسوی؟

66 Replies to “ندا”

  1. بازتاب: Najafabad
  2. بازتاب: رامیم
  3. بازتاب: رامیم
  4. سلام
    میدونم یه ذزه نه خیلی دیر اومدم و از این جریانات خیلی گذشته
    گرچه به مدد روزنامه کیهان و هنوز ۲۰٫۳۰ فتنه گری ها و عقده گشایی های بعضی ها هنوز تموم نشده و دارن واسه شفاف سازی یا همون شفافیت زدایی همه تلاششون رو میکنن!!! ولی باید میگفتم. یکی راجع به اعتقاد مبنی بر ارتباط اعتراضات اخیر با بیگانگان چون با تمام توضیحات ارائه شده ،رهبر اعلام کرد هنوز هیچ چیز به من راجه به این قضیه اثبات نشده.
    بعد باور این موضوع که تمام زد وخورد ها توسط کسانی بوده که فقط لباس بسیج و گارد ویزه تنشون بوده و خودشون نبودن . برای باور این قضیه باید یه چیزی رو اول قبول کنیم اونم اینکه توی کشور ما این همه آدم با تجهیزات گارد ویژه وجود دارن و هر کار دلشون بخواد میتونن انجام بدن .این جوری باید به تمام پلیس های راهنمایی و رانندگی هم که مارو جریمه میکنن شک کنیم که مبادا پلیس نباشند و به قول یه بزرگی دز لیاس اونا خزیده اند!!
    استناد من به این حرفا واسه دیدن عکس ها و فیلم های پخش شده نیست باید به چشمام شک کنم اگه بخوام حمله گارد ویژه رو به خونه های مردم نادیده بکیرم. من خود به چشم خویشتن ،دیدم که ……
    حرف های ما یسیار
    وقت ما اندک
    آسمان هم که بارانی است!
    یاحق

    1. درود دوباره بر فاطیما، هموطن عزیزتر از جانم
      تا مادامی که هر روز علیه تمام دستاوردهای انقلاب و امام خمینی (ره) تا این حد ناجوانمردانه حمله می شود و هیچ حرمتی را نمی شناسند، طبیعی است کیهان و ۲۰:۳۰ و تمام دوستداران انقلاب اسلامی همه وجودشان که نه، لااقل قسمتی از توان خود را برای مقابله با این حجوم ها هزینه کنند.
      رهبر عزیزمان هم فرمودند: “من، پیش قراولان حوادث اخیر را به دست نشاندگی بیگانگان از جمله امریکا و انگلیس متهم نمی کنم چرا که این موضوع برای من ثابت نشده است.” من نیز چون سرباز کوچک ولایت هستم، هرگز کسی را متهم نکرده ام بلکه اگر جایی هم عنوان کرده ام در اصل ناراحاتیم را از راه مشترکی که این آقایان با بیگانگان برای خود انتخاب کرده اند اعلام کرده ام.
      فاطیمای عزیز
      اگر کسی بدون غرض و غیرعمد دست به قتل بزند، آیا قاتل نیست؟
      آیا در اصل موضوع، یعنی قتل یک انسان، تفاوتی با دیگری ای که به قصد انسانی را کشته است دارد؟
      آقایان موسوی و کروبی و خاتمی و… به فرض هم اگر با بیگانه مستقیما ارتباطی نداشته اند، بی تردید راهشان در بسیاری از نقاط با آنها یکی ست و در اصل مدام “آب به آسیاب دشمن می ریزند”؛ غیر از این است؟
      فاطیما، ما قرار نیست لفاظی کنیم… سعی می کنیم با هم منطقی حرف بزنیم.
      برای بررسی یک موضوع راه های مختلفی وجود دارد.
      یکی از آن راه ها (که راه مورد علاقهد من نیز هست!) این است که بعد از هر ماجرایی ابتدا ببینیم چه کسانی خوشحالند و چه کسانی ناراحت.
      آیا آشوبها و اغتشاش های بعد از انتخابات جایگاه نظام را در محافل داخلی و خارجی ارتقاء داد؟
      آیا برای رهبری و اقتدار ولایی ایشان مفید بود؟
      آیا جایگاه ریاست جمهوری و شخص آقای احمدی نژاد با این حوادث ارتقاء یافت؟
      یا اینکه دیگران (آمریکا و اسرائیل و انگلیس و ریگی و رجوی و دیگر زخم خوردگان از نظام) مست لذت شدند؟
      پس اگر هر کس به هر دلیلی و در هر لباسی به این ماجرا کمک کرده باشد، بدون شک مستحق مجازات است.
      همچنین تردید نکنید که پوشیدن یک لباس نظامی در آن شلم شوربا برا گرفتن چند عکس و فیلم یادگاری (آن هم بی قصد و غرض و مرض) اصلا کار سختی نیست؛ کما اینکه من شخصا و مستقیما اینچنین صحنه هایی را به چشم دیدم.
      حرفهای بسیارتان را با آغوش باز پذیرا هستیم.
      آسمان چشمانتان بارانی نباد؛ بدرود/.

  5. کی گفته کسی که رای نداده حق نداره کی گفته کسی که تو ساختن خونه کمک نکرده سهمی نداره مگه نه اینکه ما فرزند این مرزو بومیم؟؟؟؟مگه نه اینکه ما بودیم که جنگیدیم و خون دادیم شماها و کاراتون و حرفاتون دارین آبروی نهضت ما رو میبرین دارین با این حرفا ملت رو فراری میدین غریبه میکنین و دشمن رو شاد چطور تو دموکراتی هستی که این حرف رو میزنی پس عدالت کووووووووووووووو چرا نام علی اعلی رو میشکنید……برو یه سری به حافظه ی ملت تو روزای قبل انتخابات بزن عین ملته عقب مونده باهاشون رفتار شد مثل یه عده کورو کر که فقط چشمشون به پوله نه پیشرفته کشور مگه من که رای دادم واسه پول بود؟واسه سهم عدالته مسخره؟اره؟واسه اینکه ۱ هفته قبل انتخابات کوچه هامون صاف و مرتب بشه واسه اینکه وامه ۱۰۰ میلیونیم اکی بشه؟آره؟
    این توهین به شعوره ملته با فرهنگ و متمدنه ایرانه
    چطور به اینجا رسید همه شدن اوباش؟
    چه جالب
    پس معلومه خوابی ولی جوری که تابلو کردی خودتو زدی به خواب
    چرا فکر میکنین ما ازین انقلاب به دوریم؟خون ندادیم؟چرا؟
    مگه هرکی مسلمونو مجاهده باید طرفداره احمدی باشه؟اره؟
    حتما میگی نه
    اما پس چطور همه کسای که ایجا برات نظر میدنو مخالفشن رو نادان و ابلح میخونی و میگی آگاه باشید.بیدار باشید
    انگار که فقط شما میفهمین ..نخیر آقا اگه بیایم ملت رو با نامردی با همون چوبی که شماها دارین میزنین از هم تفکیک کنیم تمامه تحصیلکرده ها و سیاسیونه این مملکت میشن جبهه روبه روی احمدی نزاد پس همه ابلحن نمیفهمن باید آگاه شن اما اونایی که باهاشن همه وسیله ی فرقان تو آستین دارن
    خیلی بد جانبداری و قضاوت میکنی فقط نام علی رو یدک میکشی عدالتت در حد همون آدمای مزدور بیشتر نیست
    بترس از خدا حداقل اگه کاری نمیکنی یکم فکر کن ازین اعمال پوچ و توخالی حمایت نکن و خودت رو مدیونه ملت نکن
    ما نمیگیم خاتمی خوب بود ..میرحسین عالی بود حقمونو خوردنو ازین حرفا…
    من میگم اشتباه نکن اگه ۱ نفر میخواد به مملکت گند بزنه و آبروی ایران و انقلاب رو ببره ما نباید حمایت کنیم
    باید چشمامونو باز کنیم
    واقعا متاسفم که تو این وسط ولایت هم خدشه برداشت با این حرفای شما..این وضع خرابه مملکت..
    این اوضاع اقتصاد و صنعت
    آیا اگه امام زنده بود این اقایون میتونستن تو روی ایشون نگاه کنن؟
    آره؟
    مسلما نه
    کسی که با ندانم کاری..با بی ادبی با قتل و فشار آبروی شهدا و انقلاب و شعار های ۳۰ سال پیش ما رو ببره مدیونه نه به امام بلکه به کل ملته ایران
    من این حرفارو این اتفاقات رو با چشمای خودم دیدم با تمام وجودم صدای گلوله رو شنیدم دیدم که دم دره دانشگاه باید از تونل ضربت رد میشدی
    و تاسف خوردم که ای کاش اینجوری آبروی آرمان ها مون نمیرفت
    آگاه باشید آقای رامیم بینا و بهوش با منطق بیاین جلو مدرک هم هست اگه خواستی ارائه میدیم
    چشماتو باز کن و دینت رو به دنیای دیگران نبخش

    1. درود بر رهای عزیز
      من هرگز نگفتم کسی که رای نداده “حق” ندارد؛ زیرا می دانم این کلمه دو حرفی دارای مفاهیم زیادی است مثل: حق حیات، حق شهروندی، حق …
      ولی این نظریه شما را هم نمی توانم بپذیرم که: هر کس در ساخته شدن خانه ای سهم نداشته باشد، حق استفاده از آن خانه و حتی انتقاد از مهندسی ساخت آن را داشته باشد و کار را تا جایی پیش ببرد که ناظران کیفی ساخت خانه را نیز محکوم کند و از آن خانه سهمش را بخواهد!!!؛ مثل این آقا!
      اما در حقوق شهروندی همه برابرند و به این شکی نیست.
      من شما را نمی شناسم و نمی دانم در جنگ چه نقش هایی داشته اید، اما از نوع ادبیات شما احساس کردم که قصد تحقیر کسانی را دارید که به قول شما در این فرآیند “جنگیدیم و خون دادیم” حضور نداشته اند.
      آری… اگر از دست دادن دائی ها و سلامتی پدر در جنگ “من” را در دسته “شما” قرار نمی دهد؛ زایعات شیمیایی که سالهاست راه تنفسم را تنگ کرده است و سلفه های مردم آزار من، حتما به من حق حضور در دسته شما(!) را می دهد. بماند…
      حسب الامر رفتم و “یه سری به حافظه ی ملت تو روزای قبل انتخابات” زدم اما از اتهامات شما هیچ ردی نیافتم.
      لطفا مرا هم راهنمایی کنید و موضوع رفتار با هموطنانم “مثل یه عده کور و کر که فقط چشمشون به پوله نه پیشرفته کشور” را برایم بیشتر تشریح کنید؛ زیرا نه فقط من که تمام جهان فهمیده اند ملتی که برای “رای” دادن در چارچوب قوانین کشورش به پای صندوق های رای می رود و ساعتها از یک روز تعطیل خودش را فدای اعتبار نظام و اقتدار کشورش می کند، نه به شوق پول و ثروت اندوزی آمده است، که در اصل چنین حرکتی نیز چنان تعهدی نهفته نیست، و نه برای خوشایند “دیگران”… او جز برای پیشرفت کشورش رای نمی دهد؛ بی تریدید.
      در مورد “مرتب شدن کوچه” و “وام صد میلیونی” و ارتباطش با “رای دادن” هم، واقعا متوجه منظورتان نشدم… شرمنده.
      خانم رها
      باور بفرمائید که نه من که هیچ کدام از همفکرانم نیز ادعاهای عجیب شما را نه تنها طرح نکرده اند، که حتی جز از شبکه های معاند نشنیده اند…
      “این توهین به شعوره ملته با فرهنگ و متمدنه ایرانه” که اونها را متهم کنید به “اوباش”گری و اغتشاش.
      ملت ایران هرگز در جمع آشوبگران نبوده اند وگرنه هیچکس نمی تواند “ملت” را آرام کند و کشوری که ملت”ش “اوباش” باشند، کشور نیست. از این اظهار نظر شما به شدت متعجبم و از شما می خواهم حرفتان را پس بگیرید و از من و بقیه دوستان به واسطه این “تهمت بزرگ” عذرخواهی کنید…
      رها، خواهرم
      من هر جمله از دیدگاه شما را که می خوانم بیشتر متعجب می شوم.
      لطفا بفرمائید در کجای مطالبم گفته ام شما “خون” نداده اید یا “هرکی مسلمونو مجاهده باید طرفداره احمدی باشه؟”؟
      من معتقدم ملت بزرگ ایران با شرکت در انتخابات، بدون نظر به انتخابشان، همه حماسه آفرینی کردند و این ملت را باید پاس داشت.
      گرچه از افراد با سلیقه های متفاوت از خودم شنیده ام که امثال من را حتی مسلمان که انسان هم نمی دانند… استفاده از پارچه سبز و “من سیدم و تو نیستی” و “من مسلمانم و تو کافر” و “من پیرو خط امام هستم و تو نه” و “…” از همین اعتقاد متحجرانه نشأت می گیرد که ظاهرا به شدت به شما هم سرایت کرده است!
      رهای عزیز
      شما یک مسلمان مقید هستید… چرا به این صراحت “تهمت” می زنید؟ و “توهین” می کنید؟ نکند اینها “گناه” نیست؟
      شما هم برای آگاهی و بیداری من دعا کنید، کما اینکه این کار را هم کرده اید.
      پس آیا این اتهامات متوجه خود شما هم هست یا فقط “ماست همسایه ترشه”؟
      “حتما میگی نه” پس این جملات را چه کسی به من نسبت داد؟: “پس معلومه خوابی ولی جوری که تابلو کردی خودتو زدی به خواب” و “آگاه باشید آقای رامیم بینا و بهوش با منطق بیاین جلو” و “چشماتو باز کن و دینت رو به دنیای دیگران نبخش ”
      بنده هرگز تا این لحظه به این توهم نرسیده ام که فقط خودم می فهمم.
      اینگونه نیست، که اگر بود با شما در حد چت کردن دیدگاه نگاری نمی کردم.
      رها جان، توهم کرده ای!
      به این جمله خودت بیشتر دقت کن: “تمامه تحصیلکرده ها و سیاسیونه این مملکت میشن جبهه روبه روی احمدی نزاد”!!!
      آیا نمی خواهید از این کلی گویی و انحصارطلبی دست بردارید؟
      آیا واقعا به این جمله اعتقاد دارید؟
      اگر لازم است من لیست “تحصیل کرده ها” و “سیاسیون” حامی احمدی نژاد را برایتان ارسال کنم؛ تا چهارسال آینده مشغول خواندن خواهید بود! اما احمدی نژاد محل بحث من در این دیدگاه ها نیست.
      احمدی نژاد را شعار نوکری مردم به اینجا رساند و اگر از این شعارش عدول کند “درود بر”ها تبدید به “مرگ بر” خواهد شد.
      از آنجا که بعضی اوقات انسان متوجه چیزهایی که می گوید نیست، من کلماتی را از بقیه دیدگاه شما جدا کرده ام و در گیومه می نویسم، باشد با مرور مجدد آنها کمی به اشتباه خود پی ببرید:
      “همه ابلحن”، “عدالتت در حد همون آدمای مزدور بیشتر نیست”، “اعمال پوچ و توخالی”، “به مملکت گند بزنه”، “بی ادبی با قتل و فشار آبروی شهدا و انقلاب و شعار های ۳۰ سال پیش”…
      انقدر این دیدگاه سرشار از توهین و تهمت و اتهام زنی های بی اعتبار و خود بزرگ بینی حاصل از القائات بیکگانه بود، که واقعا نسبت به شما و هدفتان شک کردم.
      رها، هر وقت به نقطه ای رسیدی که فقط حرف خودت را حق بدانی و راهت را برحق؛ به مسیرت شک کن، بایست و به راهی که رفته ای بنگر و چهره کسانی را که اکنون برایت کف می زنند به دقت نگاه کن… اگر به اشتباهت پی بردی، الحمدلله و گرنه برایت متاسفم و این آیه شریفه را شامل حالت می دانم که:
      خَتَمَ اللّهُ عَلَى قُلُوبِهمْ وَعَلَى سَمْعِهِمْ وَعَلَى أَبْصَارِهِمْ غِشَاوَهٌ وَلَهُمْ عَذَابٌ عظِیمٌ
      خداوند بر دلهاى آنان و بر شنوایى ایشان مهر نهاده و بر دیدگانشان پرده ‏اى است و آنان را عذابى دردناک است (بقره – ۷)
      از جمع بیگانه بیگانگان دور شوی؛ بدرود/.

  6. دوستان عزیز من هنوز نتوانسته ام وقایع اخیر کشورمان را باور کنم
    یعنی اعتراض کردن به یک نتیجه تا این حد تبعات داره؟
    ما از چه جنس مردم هستیم که به این سادگی در مورد مرگ و زندگی انسانها صحبت می کنیم.
    توی کشور ما موافق و مخالف وجود نداره
    یا موافقی یا دشمن بوش هم همین طور فکر می کرد.
    هنوز تصویر نگاه ندا در جلوی چشمان من است و من هنوز باور نمی کنم
    برای من این کاندیدا زیاد فرق نمی کردن
    باور کنید من نمیدونم چی باید بنویسم
    ندا رو که ضد انقلاب کشت دیگران هم که نمردن زنده هستن
    بقیه هم توی زندان بیمار بودن
    اون چندتا جنایت هم که بهش اعتراف کردن می گن نیروهای دشمن بوده
    دوست عزیز جواب منطقی بده
    اگر چه فکر نکنم جوابی داشته باشی

    1. درود بر “ایران”، جانم فدای ایران!
      باور کردن این رفتارها برای همه ما سخت است…
      ایران کشوری کهن با تمدن چند هزار ساله و مردم با فرهنگ و این همه اغتشاش و بی فرهنگی… واقعا باور نکردنیه.
      سنای آمریکا سالانه میلیونها دلار را رسما برای ایجاد آشوب و سرنگونی انقلاب اسلامی ایران تصویب می کند و در همین اغتشاشها نیز نقش پر رنگی داشت.
      به چند نمونه از اخبار مربوط به این ماجرا توجه کنید:
      – هیلاری کلینتون گفت: آنچه واقعیت دارد این است که ما پشت پرده درباره حوادث اخیر ایران و حمایت از معترضان، کارهای زیادی کرده‌ایم. (لینک)
      – هفته نامه امریکن فری پرس در مقاله‌ای به بررسی دخالت دولت و مجلس آمریکا در وقایع اخیر ایران پرداخته است. در این مقاله با اشاره به تصویب بودجه‌ای چند میلیون دلاری از پول مالیات دهندگان آمریکایی توسط سنا در ۲۳ جولای، جهت مداخله در روند سیاسی ایران، آمده است: این پول علی الخصوص صرف برنامه‌هایی برای ترویج “اخبار غربی ” و “سایت های ارتباطات اجتماعی ” اینترنتی خواهد شد که به ادعای آنها توسط مخالفان سیاسی ایران برای کمک به سازماندهی اعتراضات پس از انتخابات ریاست جمهوری استفاده می‌شد. (لینک)
      – افشاگری آقای “پل کریگ رابرتز” (لینک)
      – یادداشت هل سی. دال رئیس “مرکز مطالعات سیاست خارجی داگلاس و سارا آلیسون ” و معاون “بخش مطالعات دفاعی و خارجی ” بنیاد هریتیج، در پایگاه اینترنتی این بنیاد را خوانده اید؟ (لینک)
      از این دست مطالب بسیار است.
      من شخصا در تظاهرات روز دوشنبه (میدان آزادی) و سه شنبه (میدان ونک) و چهارشنبه (میدان هفت تیر) در میان معترضان بودم، معترضانی که دو انگشت خود را بالا گرفته بودند و شعارهای بسیار تندی علیه سران نظام می دادند…
      من با چشمان خودم نیروی انتظامی را دیدم که مقابل مردمی که با این تظاهرات مخالف بودند می ایستادند و از تظاهر کنندگان دفاع می کردند و حتی در موردی که خودم شاهد آن بودم تعدادی از لباس شخصی هایی که قطعا از منافقین بودند را بازداشت کردند.
      من در تجمع روز دوشنبه میدان ونک، در ضلع جنوبی میدان، کنار یک پیرمرد ایستاده بودم و داشتیم با هم حرف می زدیم که ناگهان از داخل کوچه عده ای با سنگ به مردم حمله کردند و خانه ها و موتورها را به آتش کشیدند و در حالی که فریاد موسوی موسوی و مرگ بر دیکتاتور سر می دادند، تجمع آرام را به آشوب کشیدند و ناگهان از میان جمعیت صدای تیراندازی آمد و من دیدم آن پیرمرد کنار دستم به زمین افتاد و در خون خود می قلتید…
      آری! تیر از میان اغتشاشگران شلیک شده بود…
      به این مطالب دقت کن:
      – فرمانده نیروی مقاومت بسیج گفت: عده‌ای که در اغتشاشات و آشوبهای پس از اعلام نتایج انتخابات ریاست جمهوری ایران برای انجام خرابکاری لباس پلیس یا بسیج پوشیده بودند، دستگیر شدند. (لینک)
      – طائب: ۹ نفر از نیروهای بسیج در اغتشاشات کشته و حدود ۳۰۰ بسیجی نیز به دلیل جراحات ناشی از اصابت سنگ ، چوب و چاقوی اغتشاشگران به بیمارستان منتقل شده اند. (لینک)
      – سردار تشکری، رئیس بازرسی کل نیروی انتظامی در گفتگو با خبرنگار صدا و سیما: بیش از ۱۰۰۰ نفر از نیروهای انتظامی در درگیری های اخیر زخمی، قطع نخاع یا کشته شده اند…
      در یک جمله: “جنگ داخلی برای دلسوزان کشور پیروزی ندارد”…
      این را قبول دارید که همه صدمه دیدند؟ نظام، مردم، رهبری، چهره ایران در مجامع بین المللی، اقتصاد و و و …
      پس این را هم بدانید که هیچ ایرانی آزاده ای از این اتفاقات خوشحال نشد، بجر منافقین و مغرضین که نمک پرورده بیگانگان هستند…
      من همیشه وقتی می خواهم بفهمم چه کسانی در ماجرایی چقدر مقصرند، دقت می کنم ببینم چه کسانی از آن ماجرا بیشتر سود می برند.
      در ماجراهای اخیر چه کسانی سود بردند؟
      آقای موسوی و خاتمی و کروبی که شروع کننده ماجرا بودند؟
      آقای احمدی نژاد که دیکتاتورش خواندند و تمام سعی شان را کردند تا چهره او را تخریب کنند؟
      مقام معظم رهبری که بیشترین جسارتها را شنیدند و انواع تهمت ها را تحمل کردند؟
      نظام جمهوری اسلامی که با یک بحران داخلی سنگین مواجه شد؟
      یا آمریکا و انگلیس و اسرائیل که آتش افروزی کردند و خودشان در اطراف ایران مشغول ریختن بنزین بر این آتش شدند؟
      لطفا پاسخ مرا بدهید…
      لطفا بگویید چرا نباید دخالت بیگانه را بپذیرم؟ اگر نپذیرم چگونه می توانم این جنایتها را باور کنم؟:
      لطفا به من بگویید این است تظاهرات آرام؟ (لینک تصویر ۱ و ۲ و ۳)
      چگونه بپذیرم مردم عادی می توانند چند انسان (بسیجی) را در سطل های شهرداری بیاندازند و روی آنها بنزین بریزند و کبریت بزنند و ببینند که زنده زنده می سوزند و لذت ببرند؟
      آیا این است تظاهرات آرام؟ (لینک تصویر)
      آیا اینها هم برای اعتراض آرام آمده اند؟ (لینک تصویر)
      آیا به آتش کشیدن شهر هم خواسته مردم بود؟ (لینک تصویر)
      آیا این آرامشی است که ادعا می کنند؟ (لینک تصویر)
      چه کسانی دستور حمله به مراکز حساس را می دادند؟ (لینک تصویر)
      آیا آنها نمی دانستند در تمام دنیا مراکزی که در آنها اسلحه نگهداری می شود و مراکز امنیتی دارای درجه یک و دو امنیتی هستند و محافظان آنها حکم تیر داردند؟ (لینک تصویر)
      و دست آخر آیا این مادر و دختر هم با دو انگشت بالای معترضین کشته شدند یا گلوله آنها را راهی دیار باقی کرد؟ (لینک تصویر)
      این هم چند نمونه از برخورد پلیس با تجمعات در کشورهای غربی و شرقی (لینک تصویر ۱ و ۲ و ۳ و ۴ و ۵ و ۶ و ۷)
      بیا اندکی بیاندیشیم؛ بدرود/.

  7. یه بزرگی میگه: آنها که نمی خواهند ببینند به روشنایی نیازی ندارند.تقدیم به تمام سبزیون در خواب فرو رفته
    خدا قوت روح الله
    دم افطاری دعا فراموش نشه

    1. درود بر امیر عزیز
      حق با شما و اون بزرگیه که این حرف رو زده… ولی در بین هموطنان فریب خورده هم کسانی هستند که امروز از حرکات خود به شدت پشیمان شده اند.
      من هم با شما دست به دعا بر می دارم و از خدایم می خواهم به حق این روزهای برکت و رحمت، آن عده از هموطنانم که هنوز در دام شیادان گرفتارند را رهایی بخشد که: «اللهم فک کل اسیر»
      دعایت می کنم در عین احتیاج، دعایم که محتاجم به دعا؛ بدرود/.

  8. خدا اه نـــــــــــــــــدا رااز (×) و (×) بگیرد

    دیگه بسه چرا نمی فهمین چرا؟
    ————————————————
    (×) = دروغ و تهمت بی اساس

    1. درود بر مسعود عزیز
      نفرین خدا بر کسانی که با بازیچه قرار دادن جوانان معصومی چون شما کشور آرم و آبادم را به اغتشاش و ناامنی کشیدند و خون امثال ندا را برای رسیدن به قدرت و حفظ ثروت نامشروعشان بر زمین ریختند…
      از آنها می پرسم اگر ندای ما دخترتان بود باز هم بر طبل بی قانونی و آشوبگری می کوبیدید؟
      رهاییت را از دام شیادان آرزومندم؛ بدرود/.

  9. فکر می کنم، فریب و دروغ بزرگتر از این بود که چشم های خود را بتوان بر آن بست و ان را نادیده گرفت، کاش چشم دل برخی مردمان باز بود، و بهتر می دیدند چه بر سر انقلاب و اسلام آمده است، /…. کاش ندای نداهایمان را بشنویم، و پنبه را از گوش خود برداریم، و انسان را گرامی بداریم.

    1. درود بر جواد عزیزم
      حق با شماست… کاش خون راه گلویش را نگرفته بود تا فریاد می زد و می گفت این دوربین در دستان قاتل من است…
      خدایش بیامرزد…
      شاد باشید و همچنان آگاه؛ بدرود/.

  10. سلام بر شما . نه عزیزم هنوز سیراب نشده . هنوز دنبال قدرت هست . فکر میکنی به چر فکر میکنه ؟ به من و شما ؟ نه به خدا ….. خدا خودش سزاشو میده

    1. درود بر رسول عزیز
      خدا کند بیش از این به هموطنانم آسیب نرسانند…
      نمی دانم اگر ندا دختر این آقا بود باز هم ادامه می داد؟
      خدا خط نفاق را از شیطان بگیرد که بازیگرانش نوکران شیطان اند…
      سربلند باشید؛ بدرود/.

  11. اولش خواستم یه بحث درست حسابی راه بندازم ولی با جواب هایی که به کامنت ها دادی فهمدیم که نمیشه با طرفدار های این رئیس جمهور زوری نه چندان محترم بحث “منطقی” کرد! ندا را شما کشتید…نیازی به جواب نیست، من نه در هاله ای از بی اطلاعیم نه مثل رئیس جمهورتون در هاله ای از نور! و نه فریب خورده و ناآگاه.

    1. درود بر هموطن عزیزتر از جانم، کش لقمه!
      از اینکه اولش خواستید یک بحث درست و حسابی کنید ممنونم، ما به همین اندازه هم راضی هستیم!
      در مورد اینکه پذیرفتن ریاست جمهوری مجدد دکتر احمدی نژاد برای شما زور دارد هم کاملا شما را درک می کنم؛ زیرا خود بنده هم در دو دوره آقای خاتمی همین حس را داشتم ولی نهایتا معنی دموکراسی همین “پذیرش خواست اکثریت” است و من هم لاجرم پذیرفتم و هشت سال تحمل کردم…
      خدا را به خدایی شاهد می گیرم که من هرگز یک مورچه را هم به قصد نکشته ام چه رسد به یک انسان!!!
      ندا را دشمن من و شما کشته است و برایش فرقی هم ندارد که جای ندا، من یا شما باشیم… و برایش فرقی هم ندارد که بسیجی باشی یا آشوبگر! همین که ایرانی با ایرانی بجنگد او لذت خواهد برد…
      انشاءالله همه ما ایرانی ها در هاله نورانی اتحاد و هموطن دوستی باقی بمانیم و دشمنانمان را همچنان وحشت زده نگه داریم.
      ضمنا “هر زمان که مطمئن شدی اشتباه نمی کنی، اشتباه خواهی کرد…”
      سربلند باشی هموطن من؛ بدرود/.

    1. درود بر هموطن شریفم، شریف!
      من هرچه نظرات پاسخ نداده ام را گشتم نظر شریف شما را نیافتم که به آن پاسخ بدهم…
      لطفا مجددا ارسال فرمائید؛ باشد که ما هم تلاشمان را برای هضمش بکنیم…!
      ممنون که پیگیری؛ بدرود/.

  12. اگر قرار باشد ما احمدی نژاد را همان طوری بپذیریم که شما خاتمی را پذیرفتید؛ فاتحه ی احمدی نژاد خوانده است

    برای برقراری تظاهرات و اجتماعات به شرط آن که مخل مبانی اسلام نباشد و اسلحه حمل نشود؛ نیاز به اجازه ی هیچ بنی بشری نیست
    خواستم به عنوان مستند؛ متن قانون اساسی را در سایت (×) به شما نشان بدهم؛ که دیدم متاسفانه برای رسیدن به آزادی مطلق فیلتر شده است
    لکن
    (×)

    دوست من قرارداد ناباکو در حالی بسته شد؛ که حتی کشورهایی که به آن مربوط نیستند؛ در زمان بستن قرار داد حضور داشتند؛ اما ما حتی به عنوان مهمان هم دعوت نشدیم
    در ضمن گاز این قرارداد که یکی از بزرگترین قراردادهای گازی است؛ قرار است جایگزین گاز روسیه برای بخش اعظمی از اروپا شود؛ نه فقط سوئیس
    این که چگونه است که دومین دارنده گاز دنیا و محتمل ترین جایگزین روسیه برای اروپا در این قرارداد نیست؛ همانی است که به آن میگوییم انزوا

    نه شرقی و نه غربی شما از آن جا معلوم میشود که برای شهید شدن یک نفر در غرب، صدا و سیما و دولتمان به آن طریق عمل میکنند؛ و در حالی که پرونده های صادره به شورای امنیت فقط در ۷ مدل هستند؛ رئیس جمهور خواستار ارسال این پرونده نا مربوط به شورای امنیت میشود و سفیر آلمان را احضار میکند
    و از آن طرف ما باید از بی بی سی بفهمیم که ۱۸۷ (×) در چین (×) شده اند؛ و پس از مدتها فشار به یک تلفن ساده اکتفا میشود؛
    آن هم با اکراه
    آن که شما در خواب خرگوشیتان شرقی و غربی نیستید؛ اهمیتی ندارد،مهم باج دادنتان به (×) در (×) است عزیز جان برادر؛ (همان وطن فروش خودمان)

    کی بشه که از خواب ناز بیدار شی ؟
    ————————————————————————————-
    (×) = بجای اسامی سایت غیرمجاز و لینک فیلتر شده، اصطلاحات توهین آمیز درباره مسلمانان و مطالب کذب محض این علامت گذاشته شده است.

    1. درود چندباره به آقا سیاوش
      مگر ما با خاتمی چه کردیم؟
      خاتمی که خودش از بسیج و حزب الله بارها تشکر کرد که به بازگشت امنیت به جامعه کمک کردند؛ در حالی که هم خطی های خود او به اقرار خودش بدترین خیانتها را به او و اصلاحات کردند.
      آیا ما بعد از انتخاب مجدد خاتمی به خیابانها ریختیم و بدترین فحاشی ها را علیه او و هوادارانش کردیم؟ (یعنی همان کاری که آنها با ما و منتخبمان کردند؟)
      من گمان می کنم بزرگترین نداشته اصلاح طلبان “تقوا”ست.
      کمی به عقب بنگر… می بینی که در دوره خاتمی بدترین ظلم ها به این قشر فداکار از جامعه شد.
      خود من بخاطر نوشتن یک مقاله انتقادی درباره خانواده موسوی لاری و کارهای خلاف قانونشان بصورت کاملا خلاف قانون و بدون حضور من به عنوان متهم، دادگاهی برگزار شد و مرا به یکسال حبس محکوم کردند که الحمدلله در دادگاه واخواهی حکم لغو شد و من بعد از یک هفته از بازداشتگاه آزاد شدم!
      آیا شما می فرمائید “لا اله” را بدون “الا الله” بپذیرم؟
      شما و موسوی در حالی دولت را به خاطر “بی‌اعتنایی” و “نقض صریح” اصل ۲۷ قانون اساسی متهم می‌کنید که در قانون احزاب کشور که در دولت موسوی تصویب شده و به امضاء خود او هم رسیده است، “برگزاری اجتماعات” منوط به دادن تعهد برای “عدم حمل سلاح” یا “عدم اخلال نسبت به مبانی اسلام” و “امنیت” دانسته شده بود، علاوه بر این طبق اصلاحیه ماده ۳۵ همان آیین‌نامه که در هیات وزیران دولت اصلاحات به تصویب رسید، “صدور اجازه کتبی تشکیل اجتماعات به عهده وزارت کشور است و برگزاری راهپیمایی منوط به اطلاع وزارت کشور و تشخیص کمیسیون ماده ۱۰ احزاب.”
      اما قانون اساسی کشورمان اصل‌های دیگری نیز دارد؛ اصل ۴۰ قانون اساسی تصریح می‌کند که “هیچکس نمی تواند اعمال حق خویش را وسیله اضرار به غیر یا تجاوز به منافع عمومی قرار دهد” نکته قابل توجه در این اصل “حق” است که طبیعتاً باید اثبات شود در حالی که آقای موسوی “حقی” را از مجاری قانونی معرف “حق” برای خود اثبات نکرده است.
      با این حال این اصل قانون اساسی نشان می دهد که در صورت اثبات این “حق” هم، وی حق ندارد برای استیفای آن به مردم یا اموال عمومی ضرر برساند.
      درنگی دیگر در اصول قانون اساسی بازهم راهگشاست. اصل ۹ قانون اساسی می‌گوید: “هیچ فرد یا گروه یا مقامی حق ندارد به نام استفاده از آزادی، به استقلال سیاسی، فرهنگی، اقتصادی، نظامی و تمامیت ارضی ایران کمترین خدشه‏ ای وارد کند” که قضاوت درباره اعمال این برهم زنندگان امنیت جامعه را بر عهده خوانندگان عزیز تارنوشتم می گذارم.
      از طرفی اگر آقای موسوی خود به این قانون مورد نظر خودش معتقد بود، چرا از وزارت کشور درخواست راهپیمایی و تجمع کرد؟
      شما آنقدر از ملت خویش فاصله گرفته اید که خوراکتان شده است مطالب سایت ها و شبکه هایی که جز بدی برای این ملت نمی خواهند و به اذعان خودتان فیلتر هم شده اند…
      آیا متن قانون اساسی را نمی توان در جای دیگری یافت؟ که شما در امثال این تارنمای ضد مردم به دنبال آن می گردید؟
      به حق این هم سند دیگری است بر اینکه حرفهای شما حرف های بدخواهان این ملت است که فقط از قلم شما جاری می شود…
      درباره جایگاه ایران در قراردادهای بین المللی هم باید به کسانی انتقاد کرد که به خود اجازه دادند منافع ملی را قربانی خواسته های نامشروع خود کنند و با ایجاد ناامنی و درخواست عملی از کشورهای دشمن ایران برای کمک به حرکت نامقدس خود، این فرصت طلایی را به آنان بدهند که با بدترین اشکال ممکن به جایگاه ملت بزرگ ایران توهین کنند؛ گرچه روزنامه زمان چاپ ترکیه نوشت: قرارداد خط لوله نابوکو که هفته گذشته به امضای مقامهای ترکیه ، اتریش ، بلغارستان ، مجارستان و رومانی رسید ، مراسم فریبنده و سحر آمیزی بوده که ایران در برخی از بندهای آن حضور مخفیانه ای دارد و باید گفت نابوکو بدون دستیابی به ذخایر عظیم گاز ایران ، واقعیت چندانی نخواهد داشت . در یکی از بندهای این قرارداد با استفاده از واژه “نقطه ورود” به جای “کشور عرضه کننده” ورود ایران در این پروژه به شکل مخفیانه و سحر آمیزی گنجانده شد.
      به هر حال اگر این همانی است که شما به آن می گویید انزوا، تنها و تنها به دلیل حرکتهای غیر منطقی و نامعقول برخی افراد نابخرد داخلی است که فرصت را برای اینگونه کارشکنی های دستگاه های زورگوی جهان فراهم آوردند…
      درباره چین هم “به نظر می‌رسد موضوع کشتار مسلمانان چین با توطئه آمریکا برای انجام یک انقلاب رنگین در چین؛ ادغام شده است. یعنی آمریکایی‌ها همانند حمایتی که از جدایی‌طلبان تبت داشته‌اند؛ در حال‌حاضر هم دارند در این موضوع دخالت می‌کنند و ما می‌توانیم جاپای آمریکا را ببینیم که این امر نشان می‌دهد آنها قصد دارند تا حمایت چین از ایران در برنامه هسته‌ای‌اش را با حمایت از این آشوبها؛ تلافی کنند. لذا به نظر می‌رسد موضوع بسیار پیچیده‌تر از کشتار مسلمان‌ها باشد.”
      ولی به هر حال دولت ایران هم شرعاً و قانوناً موظف است تا اعلام موضع کند؛ برای همین دولت جمهوری اسلامی ایران از سازمان کنفرانس اسلامی خواست تا نسبت به کشتار مسلمانان چینی، که ظاهرا گرایش طالبانی دارند، واکنش نشان دهد و رئیس جمهور ایران هم این کشتار بی رحمانه را محکوم کرد…
      درباره آن خانم مسلمان مظلوم هم که در آلمان به صورت ناجوانمردانه ای به قتل رسید، ایران نشان داد که دادخواه مظلومان است.
      بهتر است بیدار شوید و بجای تکرار شبهه افکنی و دروغ پراکنی بیگانگان به سپاه بی شمار دوستانتان بپیوندید تا بیش از این به انزوا کشیده نشوید…
      رهایی شما را از دام شیادان آرزومندم؛ بدرود/.

  13. مزد زحمات بی شائبه و نوکری همه ی رقمه ی شما برای روسها و چینیها را امروز ملت عزیزمان با تکه تکه شدن در هواپیمای توپولوف دریافت کرد.
    به پیش بروید تا ببینم کجا رو میگیرید.
    چرا باید ما اونقدر منزوی باشیم که یه هواپیما نتونیم بخریم ؟
    چرا ما باید اونقدر منزوی باشیم که وقتی اروپا میخواهد با انعقاد بزرگترین قرارداد گازی کشوری را جایگزین روسیه کند برای گازش؛ آن کشور ما نباشیم ؟
    چرا ما را باید دور بزنند و از قطر گاز بیاورند ؟
    جالب است….
    موفق باشی

    1. سیاوش فرافکن، درود
      من و همه هموطنان عزیزم قلبمان از این اتفاق نامیمون جریحه دار شد…
      ولی شما در آن هم به دنبال سوء استفاده می گردید؟! در حال که هنوز علت این ماجرا کشف و اعلام نشده است!
      نفرین و لعنت خدا بر چین و روسیه… و شعار ما زنده باد که “نه شرقی، نه غربی، جمهوری اسلامی”
      البته نوکری اصطلاح درستی نیست اما هم سلیقه های شما سالها مشغول التماس و بخشیدن اموال مردم به غربی ها و همین کمونیست های عوضی بودند…
      شاید فراموش کرده اید که در ریاست جمهوری آقای خاتمی بود که میلیاردها دلار سرمایه این کشور را برای پرتاب ماهواره به چینی ها دادند و آنها بعد از پرتاب دسترسی به آن ماهواره را به ما ندادند چون غربی ها ما را “محور شرارت” می دانستند! و بعد هم اعلام کردند ماهواره گم شده است (!!!).
      درباره گاز هم با افتخار می گویم علیرغم سوئیس که قراردادش را امضا کرده است، برخی از کشورهای غربی هم از طریق خاک ترکیه متقاضی گاز ایران هستند… (لطفا اطلاعات خود را کامل کنید)
      ضمنا برای قطر هم نیازی به دور زدن ما ندارند زیرا ایران با قطر در یک عرض جغرافیایی قرار دارد.
      اطلاعاتتان افزون باد، بدرود/.

  14. چه شیوه ی خوب و دم دستی دارید جناب .بسیار خوب است که می توان تا گردن در هر گند و کثافتی غرق شدب و آنگاه سیل اتهامات را برای مبری کردن خود به سمت دیگران فرستاد…چشمانت را باز کن به قول خودت هموطن…چه خوش گفته اند که هزار دشمن دانا بهتر از یک دوست نادان است…مگذارید دوست داشتن این کشور از جانبتان مصداق همین ضرب المثل باشد…خوب فکر کنیم…حقایق را ببینیم چرا که به زودی مواخذه خواهیم شد…مگذارید همچون روزی به خاطر عدم تفکر و نتیجه گیری غلط سرافکنده باشید…

    اندیشمند باشید

    1. درود بر متاسف، متاسفم!
      از اینکه شما هنوز نفهمیده اید در دام شیادان گرفتارید…
      از اینکه نمی دانید دارید آب به آسیاب دشمنانتان می ریزید…
      از اینکه حواستان نیست پیشوای پیشوایان شما شیطان است…
      از اینکه دل پاکتان را اسیر امیال شیفتگان قدرت و ثروت کرده اید…
      از اینکه خوابید و نمی بینید که هموطنت خیرخواه شماست و این چیزی که دشمنانمان بر نیزه کرده اند همان پیراهن عثمان است…
      از اینکه آمریکایی ها هرگز به خاطر قتل عام بی گناهان در ژاپن و افغانستان و عراق و فلسطین و ایران و … عذر نخواسته اند و اکنون خونخواه ندای ما شده اند و شما فکر می کنی دوستت دارند!
      از اینکه فراموش کرده اید کسانی که امروز برایتان کف می زنند دیروز برادران و خواهران مرا مثل آب خوردن می کشتند و امروز هم اگر دستشان برسد از کشتن من و تو و ندا لذت می برند…
      از اینکه… بماند…
      دوستت دارم، هموطن عزیزتر از جانم؛ بدرود/.

    1. درود بر عابدین عزیز
      حق با شماست اما من بسیاری از هموطنانم را فریب خورده و ناآگاه می دانم و فکر می کنم مصادیق این آیه شریفه بیشتر همان منافقان کور دلی است که امثال ندای ما را کشتند…
      سربلند باشی چون کوه؛ بدرود/.

  15. دوست من؛دچار سو تفاهم شده ای

    منظور من از هاشمی یک نوع طعنه بود
    خواستم بگویم آزادی در ایران در منتهاست؛ یعنی از ۲ درجه ی چهار سال پیش به نزدیک مطلق کنونی رسیده
    اگر عده ای هم مثل شماها دارید به جوابهای ما اجازه ی تایید نمیدهید؛ از جانب هاشمی کوک شده اید تا بگویید بر خلاف حرف احمدی نژاد در این مملکت آزادی نیست.
    این از این

    در ضمن علم اندک شما به شما میگوید که وقتی برادر عبدالمالک ریگی یعنی عبدالحمید ریگی در زندان است و همین ۳ روز پیش نیز برای وی حکم صادر شده است؛ چه معنی دارد بیاید و در انتخابات ریاست جمهوری آخوندهایی که وی را معاند میدانند به نفع کسی وارد شود؛اصلا وی این نظام را قبول دارد؛که حالا ریاست جمهوری اش را قبول داشته باشد ؟
    که حالا بخواهد در انتخابات ریاست جمهوری از یکی از کاندیداها حمایت کند ؟
    خواهشا شعور خوانندگان این تارنما را به ریشخند نگیر

    به خدا حساب ۲ ۲ تا ۴ تاست؛ حرف سیا و موساد نیست
    ریگی به ریش خودش میخنده یه همچین کاری رو که شما میگی انجام داده باشه
    در هر حال موفق باشی

    1. سیاوش درود
      خواهش می کنم از ریگی (بزرگترین تاجر مواد مخدر) دفاع نکنید… او صدها جوان ایرانی را به خاک و خون کشیده است و برادران سیستانی مرا کشته است…
      با دفاع از او دست شما نیز به خون این هموطنان آغشته می شود…
      گروهک “جندالله” از جانب دولتها ایران و پاکستان به عنوان گروهک تروریستی تحت تعقیب است و برخی از عملیات‌های این ها به‌قدری خشن است که از آن‌ها به‌عنوان جنایت یاد کرده‌اند و در یکی از این عملیات ها حمید ریگی برادر عبدالمالک همسر خود فائزه موسوی ۲۳ ساله را به جرم شیعه بودن در خواب به قتل رساند.
      گروهک ریگی در زمان تبلیغات انتخابات به ستادهای آقای احمدی نژاد در سیستان و بلوچستان حمله کرد و تعدادی را به قتل رسانیده، مجروح کرده و ستادها را آتش زد و هشدار داد اگر از صندوق ها احمدی نژاد بیرون بیاید تمام ایران را به آشوب خواهد کشید…
      عاجزانه از شما خواهش می کنم برای تبرئه خود هم حاضر نشوید از این موجودات کثیف دفاع کنید.
      درباره آزادی هم شما دچار سوء تفاهم شده اید…
      این تارنوشت هم برای خودش قانون دارد و من اجازه نمی دهم در محیط مجازی اختصاصیم جنگ روانی ایجاد شود و دروغ پردازی های که این روزها معمول هم هست در معرض دیدی عموم قرار گیرد…
      لذا تا جایی که ممکن باشد باشد آنها را اصلاح می کنم و در صورتی که دز دروغ و فریکاریش بالا باشد مجبور می شوم همه متن را حذف کنم… (البته معمولا چنین کاری را نمی کنم)
      به هر حال نا امیدی از جنود شیطان است و من به آزادی شما از دام شیادان امیدوارم؛ بدرود/.
      ؛ بدرود/.

      1. نمیدونم چه جوری استنباط کردی که که من دارم از ریگی حمایت میکنم ؟!!!
        باز هم متوجه نشدم که این ریگی؛کجا از موسوی حمایت کرده ؟
        خیلی اطلاعات خوبی داری؛آنها را برای تنویر افکار عمومی در اختیار همه قرار دادی؛دستت درد نکنه
        ولی قضیه ی حمایت سازمان مجاهدین و ریگی و توله ی شاه از موسوی در کجای این متن شما قرار داده شده است ؟
        البته شاید مشکل از استنباط شماست؛شما که از کشتن همسر ریگی به دست خودش به این نتیجه رسیده اید که ریگی از موسوی حمایت میکند؛ هیچ بعید نیست که حالا هم فکر کنید من هم دارم از ریگی حمایت میکنم
        سوال من خیلی سادست :
        ریگی کی و کجا از موسوی حمایت کرده ؟
        سازمان مجاهدین در کدام بیانیه از موسوی حمایت کرده

        یه سری مطالب رو اونقدر تو ذهنتون میخونند که باورتون میشه؛ بابا با مدرک ثابت کن دوست من

        در ضمن به جای این که وایستی با من کل کل کنی؛ برو از اربابهای چینیتون اجازه بگیر تا حداقل به همون تعدادی که برای کشته شدن یه مسلمان در آلمان جمع شدید و اعتراض کردید؛ بتوانید برای این ۱۸۴ نفر چینی مسلمان هم جمع شوید.

        فقط ۲۰ نفرتون جلوی سفارت چین جمع شید؛وقتی با باتوم زدند تو صورتتون میفهمی ملعبه ی دست کیا شدی جونم

        1. سیاوش عزیز، دوباره درود
          بهتر است یکبار دیگر نظر خودتان را بازخوانی کنید تا متوجه شوید چگونه درصدد تبرئه امثال ریگی بر آمده بودید…
          برای فهمیدن این حمایت شوم هم لازم است اینترنت را جستجو کنید و آخرین بیانیه گروهک “جند الشیطان” به رهبری ریگی را پیدا کنید تا ببینید چگونه صریحا از موسوی و کروبی و صانعی حمایت کرده است…
          سیاوش عزیز
          لطفا نگویید که خبر حمایت مسعود رجوی و رضا پهلوی که به صورت گسترده منتشر شد را نشنیده اید که پهلوی ملعون گفت: “راه من با میرحسین موسوی هم اکنون به یک تقاطع مشترک رسیده است”…
          من نمی خواهم با نوشتن متن حرفهای این حیوانات بیشتر از این تارنوشت حقیرم را نجس کنم… ولی شما اگر دوست دارید می توانید با یک جستجوی کوچک حتی فیلم های سخنرانی آنها را هم به میمنت حمایت بی دریغ اربابانشان در کاخ سفید و اسرائیل به راحتی پیدا کنید…
          اما من هرگز معتقد نیستم که آقای موسوی به این جانوران کثیف شبیه است ولی نمی دانم چرا راهش را از آنان جدا نمی کند و در یکی از این بیانیه های انبوه در یک جمله از آنان برائت نمی جوید…
          در مورد چین کمونیست کثیف هم رفتار ما همانند همان آمریکای جنایتکار است، زمانی که جنایت کند… و جنایت با جنایت هیچ تفاوتی ندارد… و جنایتکار با جنایتکار…
          من این توهین شما را نادیده می گیرم ولی بدانید ارباب من کسی جز مردم ایران نیستند و من با افتخار خاک پای آنان و فدایی ایران هستم…
          امیدوارم خدای ناکرده به درجه شیطانی “سم البکم…” نرسیده باشی و مردم بزرگ ایران را بیشتر از این با مقایسه بیجا با اغتشاشگران تحقیر نکنی و به آگاهی باز گردی و از دام شیادان نجات یابی؛ بدرود/.

  16. با سلام
    دوست من؛ حق مطلب این نبود که نوشته های من رو تایید نکنی
    در مطالب من حرفهای تیز زیاد بود؛ ولی فحاشی نبود
    بهتر بود اون رو قرار میدادی و بعد با استدلال رد میکردی
    البته من عادت کرده ام؛ لکن برای محمود نگرانم که زحمت کشیده و آزادی ۲ درجه ای ۴ سال پیش را به آزادی نزدیک به مطلق رسانده؛لکن تو و امثال تو که از قضا از جانب هاشمی علیه محمود کوک میشود؛با حذف نوشته های دیگران آزادی را در ایران مخدوش میکنید
    فی الحال
    موفق باشی

    1. سیاوش عزیز، هموطن عزیزتر از جانم، درود
      هر جائی قانونی دارد و اینجا هم قانون خودش را دارد…
      من تنها و تنها پیام هایی را کاملا حذف می کنم که حاوی توهین یا اتهامات دروغ باشد و این موضوع به اندازه ای شدید باشد که نتوانم آنها را اصلاح کنم…
      “امثال من” را هم که خبر ندارم ولی “من” هرگز از جانب هاشمی به قول شما علیه محمود کوک نشده ام…
      من دکتر را واقعا “دوست” دارم چون نوکر مردم است و تا زمانی که نوکر مردم است.
      در این تارنوشت حقیر سعی می کنم تحت هیچ شرایطی کپی برداری نکنم (یعنی به دنبال پاسخ شما در تارنماهای دیگر نباشم)، مگر در زمانی که استناد به سندی لازم باشد…
      همه مطالب اینجا را خودم با تکیه بر اندک علم و آگاهی و بینشی که به لطف خدا دارم، می نویسم و از شما و دیگر عزیزان هم انتظار دارم به همین شکل عمل کنید زیرا اگر من بخواهم جواب تمام متن های بلندی را که کارشناسان زبده سیا و موساد از طریق شبکه های ۲۴ ساعته رادیویی و ماهواره ای خود به خورد این مردم می دهند را بدهم… خب، چگونه به زندگیم برسم؟!
      به قول شما فی الحال… شاد باشید!؛ بدرود/.

  17. تو راست میگی! ندا فریب خورد… ما هم فریب خوردیم… فکر می کردیم ما هم آدمیم … فکر می کردیم رای ما مهم است … فکر می کردیم مردم سالاری داریم… فکر می کردیم حرف حرف ماست… غافل از اینکه …(مردم)!!! قبلا تصمیمش(ان) را گرفته بود(ند)

    1. … عزیز درود
      ندا فریب خورده بود… کاش شما درس می گرفتید… شما فرشته اید! و یقینا رای تان مهم است وگرنه آقای موسوی الآن ۱۳/۲۱۶/۴۱۱ رای نداشتند… و اگر شما هم به مردم سالاری اعتقاد دارید مثل ما که انتخاب آقای خاتمی را در دو دوره پذیرفتیم، انتخاب مجدد دکتر محمود احمدی نژاد را باور کنید و حاکمیت نماینده اکثریت مطلق مردم را بپذیرید… و تردید نکنید که حرف حرف شما نیست! حرف اکثریت مردم است… و دست آخر مرا ببخشید که متن پایانی شما را اصلاح کردم (فکر کنم منظورتان همین متن بود، مگه نه؟)…
      منطقی باشید؛ بدرود/.

      1. همین شمایی که به خاتمی رای ندادید این بار هم به احمدی نژاد رای دادید. نمی توانم باور کنم ۲۴ میلیون رای به خاتمی به محمود داده شود- ۷ میلیون رای به هاشمی +۵ میلیون رای به کروبی + ۴ میلیون رای به معین + ۱۰ میلیون رای جدید به محمود داده شود. نمی توانم باور کنم محمودی که اگر ریاست جمهوریش افتضاح نبود (که بود) این قدر خوب بوده باشد که رای زورکی ۶ میلیونی خود را که در دور بعد به خاطر ضد هاشمی به ۱۷ میلیون رسید بتواند به ۲۴٫۵ میلیون (کمی از خاتمی بیشتر) برساند. من نمی توانم (×) را نادیده بگیرم. من به عنوان یک آزاده (×) آرام معترضان را نمی توانم ندید بگیرم. من به عنوان یک ناظر سیاسی قطع اس ام اس ها و فضای امنیتی و شومک روز بعد انتخابات را نمی توانم بی ربط به (×) بدانم.
        (×) = عبارات دروغ و توهین آمیز

        1. درود دوباره
          شما می دانید این شورای نگهبان با همین ترکیب (تقریبا) و به ریاست همین رئیس بر همه انتخابات های بعد از انقلاب نظارت داشته است؟
          اگر اینگونه است پس آقای خاتمی هم اینقدر رای نداشته است و قطعا تقلب شده…
          شما ظاهرا به صداقت آقایان خاتمی، موسوی لاری و تاج زاده هم شک دارید! که انتخاباتی را که آنها هم برگزار کرده اند و به قول خانم فائزه هاشمی: “عرضه نداشتند بیشتر از این تقلب کنند که احمدی نژاد رای نیاورد” هم قبول ندارید!؟
          پس شما چه چیزی را قبول دارید؟ آیا احساس نمی کنید در دام انگلیسی ها دارید دست و پا می زنید؟
          همان روباه هایی که افغانستان را به همین دام دچار کردند و با آنان کاری کردند که هرگز همدیگر را وئ به عبارتی خودشان را قبول نداشته باشند!… و هر روز درگیری داخلی داشته باشند و رئیس جمهورشان در مقابل خبرنگاران خطاب به آمریکایی ها با بغض بگوید: “اگر ما با هم متحد بودیم و به شما نیاز نداشتیم باز هم ما را تحقیر می کردید؟”
          شما را به خدا دست بردارید… تا کی خود زنی؟… تا کی “تف سر بالا!”…
          من هرگز سعی نکرده ام سلیقه کسی را تغییر دهم ولی ناراحت می شوم وقتی می بینم عزیزانم تا این حد فریب خورده اند…
          به راه وطن برگرد؛ بدرود/.

          1. من انتخابات دور قبل رو زیر سوال نبردم! اگر تعداد زیادی از این شورا مدتهاست این بوده سابقه نداشته ۷ نفر به طور علنی از نامزدی حمایت کنند. شما چرا نظر من به عنوان یک فیزیک پیشه در مورد تقلبی بودن نمودار ها رو حذف کردید ؟ اگر راست می گید بذارید ملت قضاوت کنند !

            1. همین دیدی آدمهایی مثل شماست که باعث می شود برای ملت به جای آنها برایشان تعیین تکلیف کنید !

              1. نوید احتمالا خیلی جوان، درود دوباره
                آیا شما معتقدید در دو دوره خاتمی هم ما برای مردم تعیین تکلیف کردیم و مردم به آقای خاتمی رای نداده بودند؟
                البته من حقیر برای خودم فقط می توانم تعیین تکلیف کنم نه هیچکس دیگری…
                آگاه باشید؛ بدرود/.

            2. دوست خوبم، نوید عزیز، درود
              چگونه می توان دو انتخابات را که از طرف یک ناظر نظارت شده است با دو دیدگاه بررسی کرد؟
              یکی را پذیرفت و دیگری را رد کرد!!! آیا ناظران عوض شده اند یا مردم؟
              شما می دانید که آقای احمدی نژاد با درایت منحصر به فرد خود انتخابات اخیر را طوری نمایش داد تا مردم متوجه شوند دوباره رقابت میان آقای هاشمی و آقای احمدی نژاد است و نتیجه پیشین با درصدی افزایش تکرار شود…
              اینکه ۷ نفر به صورت علنی از یک نفر حمایت کرده اند را اکنون از شما می شنوم و فکر نمی کنم برای آن سندی داشته باشید و از شما خواهش می کنم بدون سند حرف نزنید….
              بحث فیزیکی هم در مورد انتخابات بسیار عجیب و غریب است و من متاسفم از اینکه شما را سرباز بی مزد و مواجب کسانی می بینم که برای انحراف افکار عمومی و فکر امثال شما مزد و مواجب زیادی می گیرند… جالب است که در این ایام از علوم هم برای اثبات دروغ استفاده می شود، امروز فیزیک!!! لابد فردا هم علم اقتصا و شیمی و…
              اگر واقعا شما قضاوت مردم را قبول داشتید بجای این همه تکرار دروغ های بیگانگان و زیر سوال بردن آرای مردم با استفاده از عجیب ترین و غیر منطقی ترین حربه ها، تنها با یک جمله احترام آمیز، انتخاب آنان را تبریک می گفتید (درست همان کاری که من در دو دوره ریاست جمهوری آقای خاتمی انجام دادم)…
              شاد و آگاه باشید؛ بدرود/.

              1. ببینید برادر جان. من از این لحن عجیب شما بدم می آید . و الا می دانم که شما هم مثل من دوستار پبشرفت ایرانید.
                در مورد فیزیک بنده و چند نفر از اساتیدم که انسان های معتبری هستند در حال بررسی نتایج هستیم و البته گرچه تا کنون به مستنداتی قابل توجه رسیدیم اما هنوز برای نشر آماده نیست. اما تا ماهی دیگر آماده می شود. داده ها کاملا از سایت وزارت کشور استخراج شده و هیچ دستکاری ای هم در کار نیست.
                در مورد شورای نگهبان هم ببینید مثال اینست که وقتی شورایی رایی می دهد که بر خلاف سلیقه ی شخصی ناظران آن است آن رای را انسان می تواند معتبر بشمارد. اما وقتی رای موافق سلیقه ی افرادش می دهد مخالفان حق اعتراض دارند که اینها بیطرف نبودند. مثلا اگر در دور خاتمی همه ی اعضای شورا از خاتمی حمایت کرده بودند آنموقع جناب ناطق حق اعتراض داشت.
                در آخر هم من الان حضور ذهن ندارم اما حمایت علنی غلامحسین الهام را حداقل به یاد دارم !
                نکته ی دیگری هم گفته بودید که ترکیب شورا همان است که باید عرض کنم در مورد فقها نسبت به زمان فوت اقای خمینی فقط آقای مومن و جنتی باقی مانده اند و حقوق دان ها هم فکر می کنم همگی عوض شده اند.

                1. نوید عزیزم، درود
                  ممنون که مودبی و سعی می کنی منطقی حرف بزنی…
                  من از ساعت ۳:۳۰ در میدان انقلاب ایستاده بودم و راس ساعت ۶ جمعیت بسیار کم شد و من سوار موتور شدم و به طرف سر جمعیت حرکت کردم و در نهایت غالب جمعیت تا سر خوش بود…
                  بعد به میدان آزادی آمدم و یک چهارم میدان به طور کامل پر شد و فیلم آن هم تا دم مغرب در گوشیم دارم… این موضوع باعث شد دانه درشت های اصلاح طلب مثل کروبی و ابطحی و … درمیان مردم حرکت کنند و آنها را به طرف پله ها ببرند و در آنجا جمع کنند تا خبر نگاران و عکاسان بتوانند از پایین عکس بگیرند و به نظر بیاید که جمعیت همه میدان را گرفته اند…
                  به هر حال اگر به فرض محال ۲٫۵۰۰٫۰۰۰ نفر هم آمده باشند باز رای آقای موسوی در استان تهران ۳٫۳۷۱٫۵۲۳ بوده است…
                  شهردار هم منبع موثق و بی طرفی برای اعلام آمار نیست، پس نمی توان به آمار ایشان استناد کرد… ضمن اینکه به قول شما در حدس ایشان هم یک میلیون نفر (یعنی ۵۰%) نوسان دیده می شود که این نوسان ارزش استنادی این آمار را به طور کل زیر سوال می برد…
                  و اما یک خاطره:
                  در همین تجمع من از مردم حاضر پرسیدم به نظر شما چند نفر آمده اند؟
                  یک نفر گفت یک میلیون نفر… بلافاصله یک خانم گفت دو میلیون نفر… حرف او تمام نشده بود که یک خانم که با شوهرش آمده بود گفت بیشتر از سه میلیون نفر!
                  بعد شوهر آن خانم گفت تازه هزار برابر این هم جرات نکرده اند بیایند و من با تعجب پرسیدم یعنی بیشتر از سه میلیارد نفر فقط در تهران به آقای موسوی رای داده اند؟ که همسر ایشان فرمودند: در مثال مناقشه نیست… حق با ایشان و آقای قالیباف است: در مثال مناقشه نیست.
                  شاد باشی؛ بدرود/.

    1. درود بر علی
      حق با شماست ولی من با بکار بردن کلمه “مردم” برای عده ای آشوب طلب به شدت مخالفم… و هم با بکار بردن جمله “به خاک و خون کشیده شدن” برای کشته شدن ۱۶ تا ۱۹ نفر در نزدیک به سه هفته درگیری زیاد موافق نیستم آن هم در حالی که ۸ نفر از آنان بسیجی بوده اند و چند نفر نیروی انتظامی و اینها و بقیه، همه به دست تک تیراندازان منافق و افراد گروهک ریگی کشته شده اند…
      به هر حال من نمی دانم آیا آقای موسوی حاضر است فرزندان خودش در درگیری ها حضور داشته باشند؟ و آیا اگر یکی از آنها کشته شود ایشان باز هم حاضر است بقیه را به کشتن بدهد یا درد از دست دادن فرزند را می فهمد و این اختلاف اندازی را کنار می گذارد…؟
      از طرفی
      سرافراز و شاد باشید؛ بدرود/.

      1. چی !؟ مافقین !؟ تک تیراندازهای گروهک ریگی ؟ اینا با کلت کمری کشته شدن نه اسنایپر ! درگیری بین دولت تا دندان مسلح و (×) ؟ این درگیری کاملا غیر عادلانه است. تازه راهپیمایی حق مسلم ملت ایران تو قانون اساسی ه. (×) ایرانی که بعد از انتخابات راه پیمایی کردن آشوب طلبن ؟ این که (×) درصد هنرمندان و جامعه شناسان از موسوی حمایت کردن نماد آشوب طلبی ه ؟ تظاهرات با دستهای رو به آسمون و با علامت پیروزی معنیش آشوب طلبی ه ؟ یا (×) ؟ شما چشماتو بستی عزیز. نه اون (×) نفر رو دیدی (فقط (×) نفر تو خیابون بودن اما آمار دولت ۲٫۵ میلیون رای در تهران بود) نه کشتن (×) ها آدم رو. کشتن حتی ۱ انسان هم غیر منطقی و ظالمانه است شما می گی ۱۶ نفر (اگه این عدد رو بپذیریم) طبیعی ه ؟
        ——————————————————-
        مطالب کذب حذف و بجای آنها این علامت گذاشته شده است. = (×)

        1. درود هموطن
          من بسیار متعجب می شوم از اینکه شما و بعضی دوستان با فرافکنی من را هم می خواهید فریب بدهید!!! و به وکالت بی مزد و مواجب برای گروهکهای آدم کشی ادامه می دهند که خودشان با افتخار اقرار کرده اند که این آشوبها قدرت نمائی ما بوده است… مگر آنها نمی توانند کلت دست بگیرند؟!
          دوست عزیز من در هیچ جایی علیه هموطنانم که نزدیک به ۹۰۰٫۰۰۰ نفر بودند و تجمع آرام و غیر قانونی برگزار کردند حرفی نزدم… زیرا خودم هم با آنها رفتم و با لذت دو انگشتم را به نشان پیروزی بلند کردم و گفتم: “مرگ بر دیکتاتور” زیرا معتقدم به قول آقای موسوی: “کسی که رای مردم و قانون را قبول ندارد، دیکتاتور است…”
          شنیدم شعاری را که همان جمع فریاد می زدند: “رئیس جمهور تهران، موسوی، موسوی!” و من دلیل این شعار را پرسیدم و خانمی پاسخ داد: ” ما نمی گذاریم دهاتی ها برایمان رئیس جمهور انتخاب کنند!!!!”
          شما اگر راست می گویید بگویید که آیا حتی یک تیر هوایی از طرف ناظران نیروی انتظامی در همان تجمع غیر قانونی شلیک شد؟
          طبق قانون، احزاب و گروه های قانونی که قصد برپایی چنین تجمع هایی را دارند، باید درخواست مکتوب خود را طی نامه رسمی به وزارت کشور ارسال داشته و در وزارت کشور پس از بررسی های اولیه و موافقت کمیسیون مربوطه، نماینده آن حزب و گروه سیاسی درخواست کننده باید با حضور در وزارت کشور و پرکردن فرم و امضای آن به نمایندگی از طرف حزب یا گروه خود، متعهد به رعایت قانون در برپایی این راهپیمایی یا تجمع گردد.
          آیا این مراحل هرگز انجام شد؟…
          من بخاطر جلوگیری از دروغ پراکنی در تارنوشت حقیرم ناچار شدم قسمتهایی از پایم شما را که در آن به جنگ روانی دشمن دامن زده شده بود حذف و بجای آن (×) بگذارم… پیشاپیش عذرخواهی مرا بپذیرید…
          رهایی شما را از دام شیادان آرزومندم؛ بدرود/.

          1. این التزام شما به آزادی بیان رو نشون می ده ! ۹۰۰ هزار کجا و سه میلیون کجا !؟ بله بنده به چشمم کشته شدن دو نفر رو دیدم.

            1. دوباره درود
              من خودم در آن راهپیمایی و تجمع حضور داشتم و زمانی که ته راهپیمایی در میدان انقلاب را دیدم با موتور به طرف میدان آزادی رفتم… سر راهپیمایی در “سر خوش” بود… شما که با استفاده از فیزیک می خواهید تخلف در انتخابات را اثبات کنید (در حالی که ظاهرا آقای موسوی و اطرافیانشان از این علم بی اطلاع بوده اند) لطفا با استفاده از قوانین ریاضی این مسافت مشخص را که یک لاین از آن توسط عده ای از هموطنانم پرشده بود، محاسبه کنید و بفرمایید چند نفر در این مسیر حرکت می کرده اند…
              لطفا نتیجه را به من هم بگویید… ممنون. بدرود/.

              1. شما چه ساعتی این عمل را انجام دادید ؟ چون بنده تا ساعت هفت آدم می دیدیم که به میدان آزادی می آید. شهردار تهران هم اعلام کرد بزرگی مجمعیت بین ۲ تا ۳ میلیون بود.
                اما اگر حرف شما درست باشد و جمعیت فقط بین انقلاب تا خوش باشد آنهم یک لاین این عدد کمتر از ۲۰۰ هزار است.
                اگر جمعیت فقط برای لحظه ای (یعنی جمعیت حرکت نکند و کسی اضلافه نشود)انقلاب تا آزادی را کیپ پر کند جمعیت نزدیک به ۱ میلیون نفر است.
                اگر جمعیت از امام حسین تا آزادی را کامل در یک لحظه پر کند جمعیت نزدیک به ۱ میلیون و ۴۰۰ هزار نفر است.
                اما اگر طبق گزارشات مدتی بیش از یک ساعت فاصله ی آزادی تا امام حسین پر بوده ( یعنی جمعیت از جلو حرکت می کرده و از عقب اضافه می شده) با احتساب اینکه فاصله ی آنقلاب تا آزادی را جمعیت ۱ ساعت و نیمه می پیماید جمعیت نزدیک به ۲ و نیم تا ۳ میلیون نفر است.
                باز چون بنده سر و ته جمعیت را کامل ندیدم و به گزارشات شهرداری و دوستانی که خبر از سر و ته صف می دادند اکتفا کردم به نظرم جمعیت بین ۲ تا ۲٫۵ میلیون محتمل ترین عدد است.

  18. سلام دوست عزیز اول یه بیت شعر خیلی دوسش دارم مینویسم واست
    مائیم نوای بی نوایی بسم الله اگر حریف مایی
    من به عنوان یک ایرانی از کشته شدن خانم ندا خیلی ناراحت شدم جالبه میگن بسیج به یاد ایام ۳۰ خرداد ۶۰ افتادم به یاد منافقین اونایی که طرفدار نظام بودم یا مردم عادی میکشتند میگفتنداینا زو دولت کشته به هر حال این دروغ اینها معلوم شده و من به عنوان یک ایرانی که واسه آقا موسوی احترام زیادی قائل هستم میگم آقا موسوی عزیز برگرد به سوی مرردم از این این کارها چیزی به دست نمیاری یا علی

  19. موسوی دین رو مردم و جوونا رو ملعبه ی خودش کرد! خودشم ملعبه ی کسای دیگه بود! خودش رو نابود کرد و حیف!

    1. پریناز عزیز، درود
      من هم مثل شما و میلیون ها ایرانی دیگر از اعماق وجودمان برای این اتفاق متاسفیم و از خدا می خواهیم ایشان را عاقبت به خیر کند…
      شاد باشید؛ بدرود/.

  20. تو و امثال تو یه مشت خوشحال و الکی خوش هستین که بشدت هم احساس بامزگی و بانمک بودن میکنید! خسته نباشی که رای من رو پیدا کردی خودم نمیدونستم واقعاً کجاست!!! تو فکر کن ما ۱۳ میلیون هستیم و شما ۲۵ میلیون
    چون پرده بیفتد نه تو مانی و نه من

    1. درود بر هموطن عزیزم، بهنام
      از اینکه من را فردی شاد و اهل شوخی می دانی ممنونم اما من شوخی نکردم که گفتم:
      “من رای شما را (اگر به موسوی رای داده باشید) پیدا کردم، بقیه هم اگر دنبال رای شان می گردند (به هر کس که رای داده باشند) به من مراجعه کنند:
      سیزده میلیون و دویست و شانزده هزار و چهارصد و یازده نفر (۱۳/۲۱۶/۴۱۱ نفر) به مهندس میر حسین موسوی رای داده اند که فکر می کنم آن یک رای آخر مال شماست.
      امیدوارم پاسخ سوالتان را گرفته باشید.
      اگر سوال دیگری داشته باشید خوشحال می شوم برای پاسخ به آن به شما کمک کنم./..”
      من به شما توصیه می کنم خودتان را شکست خورده ندانید و بدانید که خدا بسیار ملت ما را دوست داشته است که نگذاشت چهارسال کشورمان به دست کسی بیافتد که دشمنان قسم خورده این ملت مثل آمریکا و اسرائیل و توله شاه ملعون و عبدالمالک ریگی و مجاهدین خلق حامی او هستند…
      من معتقدم اگر منطقی باشید لازم است در اولین فرصت سجده شکری به جای آورید و از اینکه رئیس جمهوری به خوبی احمدی نژاد نصیب ملت ما شده است خدایمان را شکر کنید…
      چون پرده بیافتد، من و تو ما شده ایم؛ بدرود/.

      1. وقتی‌ که خود دولت علم می‌کنه تخلف شده ، شما انقدر پا فشاری می‌کنید که رای گیری درست بوده؟!! در باره چیزی که نمیدانید اظهار نظر نکنید . خداوند آگاه به همه چیز است .
        در ضمن من رای ندادم .

        1. درود بر هموطن عزیزم امیر
          واقعا متاسفم که شما را در هاله ای از بی اطلاعی قرار داده اند تا اطلاعات صحیح به دستتان نرسد…
          لطفا بفرمایید کجا دولت اعلام کرده است که تخلف شده؟ آن هم در حدی که این آقایان می گویند…
          و اما شما که رای نداده اید چگونه به خودتان اجازه می دهید در مورد رئیس جمهور منتخب اکثریت مطلق مردم اظهار نظر کنید؟
          از خداوند آگاه بیداری شما را درخواست می کنم؛ بدرود/.

          1. کسی که رای نداده حق نظر دادن داره. و حق مطالبه ی حقوقش از دولت هم داره. چه رای بده چه نده حق داره بخواد رئیس جمهور همونی باشه که واقعا بهش رای دادن. این طرز تفکر که باعث می شه بعضی جاها اول شناسنامت رو نگاه کنن ببینن چند تا رای دادی اگه سفید باشه جای رای ها بگن تو حق گرفتن این امتیاز یا اون امتیاز رو نداری. رای دادن یه حق ه (اونم جایی که از این حق حفاظت بشه) نه یه تکلیف. همون طور که انتقاد یه حقه و شما نمی تونی به صرف رای ندادن کسی این حق رو ازش بگیری.

            1. هموطن عزیزتر از جانم، نوید درود
              وقتی شما در ساخته شدن یک خانه سهمی نداشته باشید، از خانه ساخته شده هم سهمی نخواهید برد…
              این منطق در همه جای جهان پذیرفته شده است… اما در ایران خلاف آن اجرا می شود و متاسفانه در بیشتر موارد همه با هم برابرند…!
              و تفاوت عدالت با مساوات اینجا معلوم می شود… عدالت یعنی هر کس به اندازه تلاشش به حقش می رسد و مساوات کمونیستی یعنی همه با هم به نسبت مساوی از حاصل تلاش یکدیگر استفاده می کنند و حق معنای واقعی خود را از دست می دهد؛ چون کسی که حق بیشتری دارد مجبور است با کسی که حق کمتری دارد شریک شود و در این شراکت هیچکدام به حق واقعی خود نمی رسند…
              بیدار باشی هموطن؛ بدرود/.

  21. سلام آقا روح الله
    کاش همچون روح الله وسعت قلب داشتی تا بتوانی وقایع اخیر را دقیق تر از این بررسی کنی
    تا بتوانی تحلیل کنی حرف موسوی نه برای قدرت بود که در این ۲۰ سال بسیار موقعیت برای به دست آوردنش داشت اما زیر بار نرفت
    تا بتوانی تحلیل کنی که منظور ما از حمایت ازموسوی نه به آمریکا مربوط بود نه به انگلیس
    تا بتوانی متوجه شوی که موسوی آمد تا اسلام را حفظ کند
    آمد تا انقلاب را حفظ کند
    آمد تا نگذارد حرف روح الله بر زمین بماند

    ندا را نمی شناختم و نمی دانم آن روز به چه هدف به خیابان آمده بود
    شاید عابری بود که به قول سیمای ملی گرفتار توطئه استکبار شده بود!!!!
    شاید انسانی بود که به قول شما اسیر قدرت طلبی موسوی شده بود
    اما این احتمال را بده که شاید انسانی بود که نگران اینده اش شده بود
    اما مزدش را با گلوله گرفت
    گلوله ای که هیچکس ندید کالیبرش چقدر بود اما آنها که دیدند گفتند فقط مال استکبار بوده!!!!
    گفتند نیروهای ما از چنین کالیبری استفاده نمی کنند!!!!
    و هزار گفته بی محتوی دیگر

    همه شاهدند که تا لحظه آخر انتخابات هم گفتم راضیم به رضای خدا
    راضیم به آنچه او تقدیر کرده
    الان هم همین رو میگم
    و معتقدم همه این اتفاقات به خیر و حکمت او افتاده است و خواهد افتاد

    اما آرزو می کنم کمی روحت چون روح الله وسیع شود و وقایع را واقعی تر ببینی
    آرزو می کنم هرکسی که دستش به ماشه رفت و جان دهها خواهر و برادر من را گرفت از هر جناحی بود خواری و زاریش را ببینم می خواهد موسوی باشد ، می خواهد احمدی نژاد باشد ، می خواهد استکبار جهانی یا هر کس دیگری باشد
    مهم این است که ما مردم این کشوریم
    و برای سرافرازی این کشور بهتر است حقایق را واقعی تر از آنچه احساساتمان می گوید ببینیم

    در پایان از حضورت در پاورقی متشکرم
    و امیدوارم باز هم شانس خواندن نظراتت را داشته باشم
    چرا که معتقدم باید دست به دست هم دهیم به مهر
    میهن خویش را کنیم آباد

    به امید سرودن نغمه آزادی
    شاد باشی و آزاد

    1. درود بر هموطن عزیزتر از جانم، محسن صائمی
      برادر عزیز…
      من در کودکی به واسطه پدرم به دست بوسی امام (ره) رفته ام و شما بارها فیلم لحظه ای که مرا روی دست بلند می کنند تا به دستان مهربان امام (ره) در جایگاه ویژه جماران نزدیک شوم دیده اید… از اعماق قلبم به آن لحظه افتخار می کنم و معتقدم هرچه در فکرم می گذرد از آثار همان نوازش امام (ره) است…
      من کشورم را دوست دارم و برای حفظش می میرم…
      من هموطنانم را دوست دارم و برای زنده ماندنشان می میرم…
      من اسلام عزیز را دوست دارم و برای سرافرازیش می میرم…
      من رهبرم را برای همه اینها دوست دارم چون همه هستی اش را برای همه هستی من و شما گذاشت…
      تا قبل از انتخابات فکر می کردم آقای موسوی یکی از بهترین یاران امام (ره) است و دیدم برای ظهور و بروز راه قانون را برگزیده است و شعارش قانون و قانون گرایی است و به قول خودش: “اگر انسان خودمحور نباشد قانون‌گریزی نمی‌کند و از راه قانونی مشکلات را حل می‌کند”…
      آیا این کار ایشان صحیح است که شورای نگهبان منتخب امام (ره) را که تمام انتخابات های بعد از انقلاب را نظارت کرده است زیر سوال ببرند؟ و جایگاه قانونی آن را نپذیرند؟
      آیا این درست است ساعاتی قبل از پایان رای گیری ایشان اعلام کند که من با ۳۰٫۰۰۰٫۰۰۰ رای انتخاب شده ام؟
      آیا درست است قبل از اعلام صحت انتخابات از طرف شورای نگهبان تمام انتخابات را به صورت وحشتناکی زیر سوال ببرند؟
      آیا اگر همه ادعاهای ایشان صحت داشته باشد کار صحیحی است که از محبوبیت خود در میان بخشی از هموطنانم سوء استفاده کرده و جمعی از هوادارانشان را به جان مردم بی گناه و نظام بیاندازد؟
      آیا این قانون انتخابات همان قانونی نیست که در زمان امام خمینی (ره) هم جاری بود؟ و خود ایشان و دوستانشان آقایان هاشمی و خاتمی با همین قانون انتخاب شدند و همه هم اتفاقا به مدت دو دوره پیاپی؟
      آیا اگر ناطق و توکلی هم می خواستند به کسانی که انتخابشان کرده اند بگویند به خیابان بیایند تعدادشان کمتر از هواداران آقای موسوی بود؟ و شهر کمتر از این به آشوب کشیده می شد؟
      آیا بدعت نپذیرفتن قانون از دروغگویی و بی ادبی خطر کمتری دارد؟!
      آیا می دانید اگر به قول خود آقای موسوی: “بی قانونی عرف شود سنگ روی سنگ بند نمی شود”؟
      آیا این حرف آقای موسوی را که در مناظره با دکتر احمدی نژاد بیان کردند قبول دارید؟: “من معتقدم که استبداد صغیر به دلیل پشت کردن به قانون بوجود می‌آید و عادت دادن مردم مقدمه‌اش این شد که می‌شود قانون را شکست و رضا خان زمانی روی کار آمد که مردم را به تدریج عادت دادند که قوانینی که مجلس می‌گذراند پشت سر گذاشته می‌شود و من اینجا موارد بسیار زیادی دارم که به طور علنی در مقابل قوانین ایستادگی شده است و بنده احساس خوف کردم و بنده نمی‌خواهم بگویم که خود شما خدای ناکرده می‌خواهید دیکتاتور شوید اما فرض کنید که یک دولتی هشت سال قانون‌های متعدد را رد کند و بگوید که از فلان رئیس‌جمهور خوشم نمی‌آید و فلان قانون را دوست ندارم و اختیارات مرا محدود می کند و اگر مردم کرخت شوند چه چیزی در کشور باقی می‌ماند؟” من که خیلی حقیرتر از اینم که از حرف بزرگان سر در بیاورم اما خواهش می کنم شما جواب آقای موسوی را بدهید آقای بورقانی…
      من از زبان آقای موسوی از شما می پرسم: “آیا این راه برخورد با دیوان عدالت اداری، مجلس و مجمع تشخیص مصلحت نظام است؛ جائی که ریش‌سفیدهای نظام در آنجا نشسته‌اند، جایی که مشروعیت خود را از قانون اساسی و رهبری می‌گیرد. آیا به این ترتیب می‌توان مسأله کشور را اداره کرد، در مواردی که روشن است باید به گونه‌ای عمل کنیم که اولاَ بگوییم به سمت این برویم که اشتباه کرده‌ایم” آیا می توان امیدوار بود که با توجه به اینکه تمام مجاری قانونی مورد نظر ایشان انتخابات را تایید کرده اند ایشان بپذیرد که اشتباه کرده اند؟
      من نمی توانم باور کنم که با بی قانونی می توان نظام را حفظ کرد…
      همه دلخوری من از این است که ندا چه گناهی کرده بود؟ علی و حسن و هشت برادر دیگر بسیجی ام که در آتش نفاق زنده زنده سوختند گناهشان چه بود که برای حفظ امنیت که اولین وظیفه حاکمیت است کشته شدند؟
      کاش آقای موسوی هم راضی بود به رضای خدا و کاش برای این سوالم جوابی داشتم که آیا زوج موسوی – رهنورد اگر فرزندشان چون ندا کشته می شد باز هم به همین روش کودکانه خود برای تحریک جوانان بی گناه کشور من ادامه می دادند؟
      به اسماء مقدس الهی سوگند می خورم که این خاطره من واقعی است:
      “من مدیر یکی از مراکز بزرگ تبلیغاتی هستم و با اصلاح طلبان رابطه خوبی دارم. روز سه شنبه ۱۹ خرداد ماه ۸۸ آقای مرعشی از طریق یکی از دوستان به من تماس گرفت و از ما خواست ساعت ۲۳ به دفتر ستاد مرکزی مهندس موسوی در خیابان ولی عصر (عج) – نرسیده به زرتشت برویم و با آقایان ابوالفضل فاتح و بهارلویی جلسه ای برگزار کنیم…
      من به همراه یکی از مدیران شرکتمان به این جلسه رفتیم و آقای فاتح گفت: “طبق بررسی ها ما در روستاها یک رای هم نداریم و در شهرهای کوچک هم وضع خیلی خرابه. طرح بدید… یه طرح سریع…” بعد آهسته زیر لب گفت: “البته به کارگزارانی ها امیدی نیست. شما فقط بلدید فانتزی کار کنید!” و آقای بهارلویی گفت: “…اگر احمدی نژاد انتخاب بشه در دوره بعد هیچی برای خرج کردن نداریم!” نشان به این نشان که آقای فاتح تا در ورودی ما را بدرقه کرد و به جای خداحافظی گفت: “شنگول باشید”
      بگذار بیشتر از این نگویم ولی از من به عنوان یکی از همکاران توسعه روزنامه کارگزاران بشنو… فریب خورده ای و چه حیف. بدرود/.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *