Cloud چیست؟
یعنی پردازش ابری. به این معنی که وقتی مثلا در شهر خودتان هستید دیگر نیاز نیست درخواست شما تا مرکز کشور برود و برگردد؛ از ابر اطلاعاتی شهر خودتان استفاده میکنید. در این شرایط سرعت خیلی بالا میرود یا CDN که در واقع همان delivery اطلاعات از روی شبکه است که وقتی یک نفر قبل از شما محتوا یا فیلم و تصویری را در سایتی دیده باشد دیگر لازم نیست شما برای دیدن همان محتوا از پهنای باند استفاده کنید. چون او دیده، روی شبکه قرار میگیرد و شما از همان مشاهده میتوانید استفاده کنید و در نتیجه سرعتتان خیلی افزایش پیدا میکند. اتفاقی که الان در دیدن سایتها میافتد در واقع استفاده از پهنای باند بینالمللی است. یعنی چی؟ یعنی این که شما وقتی میخواهید یک سایتی را ببینید حتی یک سایت ایرانی مثلا سایت sanjash.org شما مجبورید به خاطر دیدن آن از گیتویت مخابرات یا مرکز گمرک اطلاعاتی کشور رد شوید، اطلاعاتتان برود آمریکا و از آنجا برگردد ایران که منطقی نیست. یعنی شما باید هزینه بیشتری بدهید و سرعت پایینتر، کیفیت پایینتر و امنیت پایینتر را قبول کنید. این اتفاقی است که الان روی بستر شبکههای ما دارد میافتد و همه چیز هم دست خودشان است، نگران لنگرهای کشتی هم باید باشیم، چون بالاخره این اطلاعات از همون کابلهای زیردریایی (فیبرنوری زیر دریایی) رد میشوند و هر لحظه ممکن است اتفاقی بیفتد و اینترنت ما دچار مشکل بشود.
همین حرفهایی که به طنز گفته میشود که پا روی سیم میگذارند و…؟
بله دیگر. خیلی پاها میتواند روی سیم برود. از این جا تا آمریکا خیلی از این اتفاقها میتواند بیفتد. ما چارهای نداریم جز اینکه شبکه داخلی خودمان را راه بیندازیم و این مختص به ما هم نیست. البته تقریبا ۴ سال پیش برنامه پنجم توسعه که تصویب شد، ماده ۴۶ برنامه پنجم توسعه وزارت ارتباطات را مکلف کرد که شبکه ملی اطلاعات را راه بیندازد. یعنی زمانی که ما اقدام کردیم حتی قبل از زمانی که اسنودنی به وجود بیاید و افشاگریهایی داشته باشد ما در ایران تدبیر داشتیم و الان کشورهایی مثل آلمان، برزیل، فرانسه، چین روسیه و خیلی کشورهای آمریکای جنوبی تصمیم گرفتند و حتی اتحادیه اروپا این را در دستور کار قرار داده که تا سال آینده میلادی شبکه ملی اطلاعات خودشان را راه بیندازند.
الان در اینترنت این اتفاق میافتد که شما وقتی میخواهید با من که در ایران هستم و در نزدیکی شما هستم ارتباط برقرار کنید انگار باید کد دو صفر یک آمریکا را بگیرید. بعد چه میشود؟ سرعت، امنیت و کیفیت میآید پایین، قیمت میرود بالا؛ در واقع اگر در یک جمله بخواهیم بگوییم شبکه ملی اطلاعات یعنی اینترنت سالم، سریع، امن و ارزان.
البته اتفاقات دیگری هم بعد از ایجاد شبکه ملی اطلاعات میافتد؛ مثلا ما در فضای مجازی صاحب مرز میشویم. یعنی وقتی در رابطه با فضای مجازی صحبت میکنیم دقیقا مشخص نیست کجا ایستادهایم و مرز کجاست و فرای آن مرز چه اتفاقاتی میافتد. همانطوری که رهبر معظم انقلاب هم فرمودند و تاکید کردند که ما باید مرزهای فرهنگی، سیاسی، اعتقادی و فکری داشته باشیم و علاوه بر آیات قرآن در قانون اساسی هم داریم که رئیسجمهور سوگند میخورد که از مرزهای فرهنگی و اعتقادی کشور پاسداری کند. شاید خیلی از اشکالاتی که الان در این فضا پیش آمده به خاطر همین است که ما نمیدانیم مرز کجاست. یعنی ممکن است مثلا سراغ سایتها یا مجموعهها یا افرادی در این فضای مجازی برویم که ندانیم آن طرف مرز و مقابل ما ایستادهاند. یعنی ممکن است ما تانک جنگ نرم آمریکایی را به آغوش بکشیم و خیلی هم از آن استقبال کنیم، چون ظاهر زیبایی دارد بدون این که بفهمیم که این تانک برای جنگ با من آمده است.
شبکه ملی اطلاعات الان به کجا رسیده است؟ این که اشاره کردید در برنامه پنج ساله شروع شده الان در چه مرحلهای است؟
ببینید متاسفانه بدنه وزارت ارتباطات خارج از چارچوب سیاستهای کلان دارد رفتار میکند و این هم هیچ ربطی به دولت فعلی ندارد.
یعنی از قبل این طور بوده است؟
بله. در دولتهای مختلف از دولت پنجم و ششم بگیرید تا امروز تقریبا میشود گفت هیچ اتفاق خاصی در وزارت ارتباطات نیفتاده، خودم عبارتم این است که فقط امضا عوض شده و هیچ تحولی در وزارت ارتباطات صورت نگرفته است.
در این حوزه؟
بله. در حوزه زیرساختهای ارتباطی، شرکت ارتباطات زیرساخت ایجاد شد که در واقع وظیفهاش این است که زیرساختهای مخابراتی را داخلی و بومی کند که متاسفانه به ماموریت خودش عمل نکرد؛ فقط واردکننده پهنای باند است. سازمان فناوری اطلاعات ایجاد شد و وظیفهاش همین ایجاد شبکه ملی اطلاعات است که میبینیم هیچ تحولی اتفاق نیفتاده است. افرادی در این وزارت ارتباطات هستند و تفکری در این وزارت خانه هست که این تفکر متاسفانه جلوی این شبکه ملی اطلاعات مقاومت میکند. یکی از ایراداتی که اخیرا به وجود آمده و شاید حساسیت بیشتری ایجاد کرده این است که متاسفانه مدیریت و مسئولیت و ریاست شبکه ملی اطلاعات را به دست فردی که خودش از اولین مخالفان شبکه ملی اطلاعات است، سپرده اند.
وزارت ارتباطات متاسفانه تا این لحظه هیچ گزارشی از فرآیندی که اتفاق افتاده نداده و این باعث نگرانی است. یعنی شورای عالی فضای مجازی با ترکیبی که متشکل از مسئولان نهادهای مختلف و نخبگان این عرصه هستند میگوید وزارت ارتباطات گزارش نداده و برنامهای هم ندارد و حتی مدل مفهومی آن را ارائه نداده که بگوید من میخواهم با این شبکه بعد از سه، چهار سال که قانون شده چه کار کنم. این وضعیت تا جایی پیش میرود که دبیر شورای عالی فضای مجازی و رئیس مرکز ملی فضای مجازی خطاب به وزارت ارتباطات میگویند اگر وضعیت به همین منوال ادامه پیدا بکنه ما شبکه ملی اطلاعات را به بخش خصوصی میدهیم که البته اتفاق مبارکی است و به نظر من اثرات خوبی خواهد داشت. شاید اگر این کار را انجام بدهند حداقل از حالت فعلی خارج شود.
یک بحث دیگری که از طرف یکی از اعضای شورای عالی فضای مجازی مطرح شد اینکه« بدنه وزارت ارتباطات اعتقادی به این پروژه و شبکه ملی اطلاعات ندارد و اینکه از ساختار فعلی فروش اینترنت سود میبرد.»
بله.
یعنی آنچه که جنابعالی گفتید اینترنت سالم، سریع، امن و ارزان؛ آن سه ویژگی یک طرف، ارزان بودنش یک طرف. این موضوع را باز میکنید که ماجرا چیست؟
ببنیید البته به اعتقاد من مهمترین گره در همین نقطه است، وزارت ارتباطات پهنای باند میفروشد؛ فروش پهنای باند یعنی چه؟ یعنی این که شما یک حجمی از پهنای باندی را که در داخل کشور تولید شده از خارج از کشور میخرید که اجازه تبادل اطلاعات داشته باشید. مثلا من وقتی با شما ارتباط میگیرم چند کیلو وات و چند مگ بین ما حجم اطلاعات جا به جا میشود. این کیلو وات و مگها را کنار هم بگذاریم یک حجم میشود. وقتی شما میخواهید اینترنت بخرید میگویید اینترنت با فلان سرعت و این میزان پهنای باند میخواهم. این میزان پهنای باند یعنی همین که شما دارید پهنای باند را میخرید. همان طوری که وزارت ارتباطات از واسطه خارجی خریده، آمریکا ما را تحریم کرده و میگوید ما به شما مستقیما پهنای باند نمی فروشیم، ما مجبور شدیم ده کشور را در اطراف خودمان واسطه کنیم که هر کدام از این کشورها پهنای باند میخرند و به سوئیچهای داخل کشور انتقال میدهند که وارد گیت وی یا گمرگ اطلاعاتی میشود و شرکت ارتباطات زیرساخت آن را پخش میکند به خرده فروشها و اینترنت به دست ما میرسد.
یعنی بودجه وزارت ارتباطات به این موضوع ربط دارد؟
بله یعنی باید یک بودجهای را محقق کنند که این بودجه را به این فروش پهنای باند وابسته کرده اند. یعنی مجبور هستند پهنای باندی را که خریدند و تعهد چندین ساله دارند که وارد کشور کنند داخل کشور مصرف کنند.
ما با چند تفکر در بدنه وزارت ارتباطات و بعضی از جاهای دیگر مواجه هستیم و یکی از آنها این است که به این سیستم وابستگی اقتصادی دارند. یعنی منافع عدهای هم از نظر سازمانی هم از نظر فردی در این است که این بستر به همین شکل ادامه پیدا کند که اینترنت میخریم به داخل کشور میآوریم، توزیع میکنیم و سود آن را برداریم. معتقدند همین چرخه باید ادامه پیدا کند و اسرار زیادی هم وجود دارد که اجازه بدهید بیشتر از این آن را باز نکنم؛ بالاخره شرکتهای واسطهای هستند و طبیعی است که مقاومتی در این زمینه بشود. در کنار این بحث، یک موضوع دیگر هم مطرح میشود که عدهای در حوزه علوم انسانی و گفتمان محتوا اعتقاد به خودکفایی و استقلال ندارند و این رفتار هم از همین تفکر نشات میگیرد.
میگویند ما نباید شبکه ملی اطلاعات داشته باشیم در حالی که در شبکه ملی اطلاعات لازم نیست اطلاعات ما برود تا کجای دنیا و برگردد. یکی از اسناد اسنودن نشان میدهد که ۱۴ میلیارد بسته اطلاعاتی را در ماه از ما میدزدند که منطق این رفت و برگشت معلوم نیست. اصلا چرا مردم ما باید هزینه این کابلها و این شرکتها و این مسیر رفت و برگشتها را بدهند. اینها سوالاتی است که بی جواب مانده است.
شما در صحبتهایتان به اینترنت سالم، سریع، امن و ارزان اشاره کردید. اگر ممکن است در این خصوص به یک جمعبندی برسیم و بعد به سوالات بعدی برسیم.
ببینید اولین انتظار و اولین بخش این ویژگیها سلامت اینترنت است، یعنی مردم انتظار دارند وقتی وارد یک فضایی میشوند که دولت و حکومت در اختیار آنها گذاشته، خیالشان راحت باشد؛ این که محتوا آسیبی نمی رساند یا کمتر آسیبی به فرزندانشان و به اساس خانوادهشان میرساند در صورتی که اینترنت فعلی به آن شکلی که وجود دارد وقبل از این که شبکه ملی اطلاعات راه بیفتد به سختی میشود گفت که اینترنت بر اساس حداقل هایی باشد که خانوادهها از یک فضای سالم انتظار دارند ؛ مثلاً اجازه بدهید چند آمار برایتان بخوانم ببینید که وضع اینترنت جهانی به چه شکلی است . باید گفت این آمار را موسسه بین المللی خانواده امن که یک موسسه آمریکایی است داده است و در رابطه با فضای مجازی میگوید که وضعیت به چه شکل است . بر اساس این آمار ۱۲ درصد سایتهای جهان پرونوگرافی هستند من یک توضیح در رابطه با این کلمه بدهم پرونوگرافی به بالاترین سطح محتوای غیر اخلاقی میگویند که در واقع این محتوا محتوای مخرب برای همه جوامع محسوب میشود. میگوید در هر سال، ۴۲۰ میلیون صفحه پرونوگرافی به اینترنت اضافه میشود. ۸۹ درصد محتوای چت و نرم افزارهای چت، نرم افزارهایی که به صورت چت روم هستند به سمت غیر اخلاقی میرود.
۸۹ درصد؟
۸۹ درصد نزدیک به ۹۰ درصد، بیش از یک میلیارد و ۲۰۰ میلیون نفر. محتواهای چت رومها و گفتگوهای اینترنتی متاسفانه در این فضا است.
این را هم مد نظر داشته باشید نتایج جستجوهای غیراخلاقی موتورهای جستجوگر هم خود عدد بسیار بالایی دارد. ۳۴ درصد از کاربران ناخواسته به صفحات غیراخلاقی پرونوگرافی میرسند؛ یعنی شاید به دنبال چیز دیگری در اینترنت میگردند ولی به صورت ناخواسته وارد این فضا میشوند.
یعنی صفحه به شکل خودکار برایشان باز میشود یا به شکل دیگری است؟
مثلاً در موتورهای جستجو دنبال یک کلمهای میگردد بعد اشتباه وارد این صفحات میشود ارادهای از طرف خودش نیست و دنبال چیز دیگری است.
البته همین مقدار هم بسیار زیاد است، ۳۴ درصد نزدیک به نصف است.
بله، کاربران به طور متوسط برای اولین بار در یازده سالگی متاسفانه به صفحات غیراخلاقی میرسند و این واقعاً نگران کننده است.
یعنی به صورت ارادی؟
بله حالا ارادی یا غیرارادی بالاخره راهنمایی میشوند به این سمت. فضای اینترنت فعلی به این شکل است که افراد را به آن سمت هدایت میکند، آمار بعدی واقعاً نگران کننده است. ۹۰ درصد کودکان ۸ تا ۱۶ سال وقتی چشم والدینشان را دور میبینند به سمت این محتواها میروند آن هم به این دلیل است که قبلاً در این فضا تحریک شدند و بعد دنبال این محتوای غیر اخلاقی میروند که خیلی خطرناک است و نکته آخر هم این که بیش از ۱۲ میلیون نفر از کاربران اینترنت ایران بر اساس اعلام وزارت ارتباطات افراد زیر ۱۸ سال هستند و این یعنی خطر بالقوه و اینکه این کودکان و نوجوانان در واقع نیاز به حمایت جدی تری دارند؛ یعنی این فضا با همین وضعیت میتواند بر اساس و بنیاد خانواده تاثیر منفی بسیار زیادی بگذارد وصدالبته روی کودکان تاثیری به مراتب بیشتر دارد.امروزه به سرعت این فضا توسط سایتهای غیر اخلاقی در حال اشباع شدن است و این را بدانید که درآمد بسیار زیاد و عجیب و غریبی از این کار دارند چرا که یک کلیک در اینترنت ارزش افزوده دارد یعنی همین که شما وارد سایت میشوید درواقع یک پهنای باند ایجاد میکنید این پهنای باند رفت و آمد اطلاعات، برای آن شرکت و تمام این شرکتهای واسطه درآمد دارد، بنابراین دلیلی است که بیننده راتحریک کنند، البته این در صورتی است که تنها از منظر اقتصادی به موضوع نگاه کنیم و بگوییم اینها دیدگاه فرهنگی ندارند که قطعاً دارند، اما مدل اقتصادیشان این است که هر چه میتوانند بیشتر کاربر را درگیر کنند. پس تصاویر به روز، تصاویر لحظهای، تصاویر آنلاین غیر اخلاقی اینقدر در این فضا زیاد است که افراد را متاسفانه به صورت خواسته یا ناخواسته به سمت اطلاعات نادرست میکشاند. حالا این که چه کاری باید کنیم که اینترنت سالم داشته باشیم و اینترنتی باشد که بتوان به آن اطمینان کرد و در واقع استفاده مفید را برد بدون این که نگرانی که فرزندان ما به دام این باندهای خطرناک فساد بیفتند؛ که متاسفانه میبینیم که در شبکههای اجتماعی، مدلینگ و این مباحثی که فوق العاده برای ما مباحث نامناسبی است به سرعت در حال گسترش است، به این شکل که افرادیدست به کار شده اند وجوانان ما راشکار میکنند، اعتقادم این است که باید در این رابطه تدابیری اندیشید .
وقتی که صحبت از سبک زندگی ایرانی اسلامی میشود که یکی از موضوعات مهم این روزهای همه ی بخشها و نهادها مخصوصاً رسانهها است بیشتر ذهنها معطوف میشودبه سمت نهادهایی مثلوزارت فرهنگ و ارشاد و اسلامی، مثلسازمان تبلیغات، صدا و سیما که یک بروز و ظهور اینچنینی دارند و بیشتر در حوزههای فرهنگی هستند؛ با این آماری که بیان کردید میشود گفت که وزارت ارتباطات نقش بسیار تعیین کنندهای در حوزه سبک زندگی ایرانی -اسلامی و همان بحث شبکه ملی اطلاعات دارد.تا زمانی که این شبکه ملی اطلاعات راه بیفتد این تدابیری که اشاره میکنیدباید اندیشیده شود چیست؟
شبکه ملی اطلاعات را نمی توان گفت که تنها بحث محتواست. شبکه ملی اطلاعات ابتدا باید یک زیرساختی را تدارک ببیند که این زیر ساخت تسهیل کننده انتشار محتوای مفید است؛ یعنی الان مزیت فضای مجازی در این راستاست که محتوای نامناسب و غیراخلاقی، متاسفانه منتشر شود؛ یعنی کار به جایی رسیده است که وب سایتهای خبری هم به خاطر این که دیده شوند، چون در واقع آمار بازدیدشان به توجه موتور جستجوهایی مثل گوگلبستگی دارد ؛در نتیجه براساس استانداردهای آنها رفتار میکنند؛ برای این که دیده شوند از کلید واژهها و کلمات غیر اخلاقی استفاده میکنند.
در عناوین خبرها؟مثلاً فلان بازیگر در کجا و…
بله، یا مثلاً تصاویر استخر فلان، یک کلماتی را به کار میبرند که جذاب باشد که البته فقط به این ختم نمی شود؛ چون الان موتور جستجوی گوگل راهکارهای جدیدش را ارائه اده و میگوید من دیگر با این کلمات فریب نمی خورم، پس باید ترکیب محتوایی شما این کلمات را برساند؛ این میشود رقابت در جهت شیطانی و منفی. یعنی این که مثلاً اگر یک نفر با محتوای غیر اخلاقی است، چه در تصاویر، چه در فیلم، چه در مطلب این را بالاتر نشان میدهد. یکی دیگر بیشتر از آن و بالاتر نشان میدهد. شما یک آزمایش ساده انجام دهید، هر کدام از حروف کیبورد را در جستجوی گوگل تایپ کنید و کلیک کنید حتماًدر صفحه نتیجه غیر اخلاقی و نامناسب میبینید، پس این دارد آن فضایی که الان موجود است را تسهیل میکند؛ چرا؟ چون زیر ساخت برای ما نیست ما مجبور هستیم از زیر ساخت غربی و آمریکایی استفاده کنیم که برای آن فرهنگ طراحی شده است ؛ همان فرهنگی که در سراشیبی سقوط است و انصافاً در برابر فرهنگ ما حرفی برای گفتن ندارد و قصد دارد ما را هم با خود همراه کند. توجه داشته باشیم این قطاری که ما از آن استفاده میکنیم قطارش برای او، ریلش و همه چیزش برای اوست، ما سرنشین این قطار هستیم به عنوان یک، مسافر، یک مستاجر چون در این فضا هیچ چیز را به نام ما نمیزنند، در شرایط فعلی از پهنای باند و سرور و نرم افزار و سختافزار هر چیزی را حتی دامین را و حتی آی پی را، باید اجاره کنید.
و خرید هم نداریم؟
خرید هم نداریم فقط اجاره، آن هم اجاره یک ماهه و یکساله. بعضیها میگویند ابزار. مثل این میماند که ما باید از تلفن چه استفادهای کنیم؟ در صورتی که سیستم دیگر تفاوت پیدا کرده یعنی ابزار مسیر را تعیین میکند، جهت را تعیین میکند. هر جایی که دوست نداشت مسافرش را پیاده میکند، پیاده میکند یعنی در واقع حذف میکند. ما نمونه اش را میبینیم که هم شرکت گوگل و هم شرکت فیس بوک، شرکتهای مطرح صهیونیستی آمریکایی به صورت رسمی یک صفحه ایجاد کرده اند به نام شفاف سازی. در این صفحه میگویند ما این تعداد کاربر را حذف کرده ایم. بدون هیچ توضیحی. مثلاً فیس بوک میگوید من ۱۱ هزار کاربر را در این بازه زمانی ۶ ماهه حذف کرده ام، یا گوگل میگوید ۲۴ هزار نفر را حذف کردم، پس ببینید وقتی اینها به این راحتی میتوانند حذف کنند ما نمی توانیم بگوییم ابزار، ابزار ماست حتی اگر آن ماشین هم به ما سواری بدهد تا آن جایی سواری میدهد که به نفعش باشد. راننده که اوست، ماشین هم برای خودش است، جاده هم که خودش کشیده است.
یعنی نمی توانیم بگوییم که ما از اینها استفاده خوب میکنیم؟ همین سایت هایی که اسم بردید گوگل یا فیسبوک؟
اگر دید خیلی کوتاه و سطح پایین داشته باشیم چرا میگوییم من الان بین خودم و ۴ تا دوست اطرافم محتوای مناسبی مبادله میکنم، در نتیجه خوب است، دستشان درد نکند، خدا خیرشان بدهد.
مثلاً در خبرها آمده بود که یک امام جمعهای در واتس آپ منبر مجازی ایجاد کرده پس واتس آپ میتواند فضای خوبی باشد.
می دانید که واتس آپ یک ابزار صهیونیستی است و متعلق به یک شرکتی در رژیم صهیونیستی. اجازه بدهید یک نمونه را برایتان بگویم. چند وقت پیش یک شرکت آمریکایی برای مساجدیکی از این کشورهای حاشیه خلیج فارس دستگاهی به رایگان نصب کرد. میدانید دستگاه چه کار میکند؟ دستگاه وضوگیر است.
یعنی چی؟
یعنی دست و پایشان را در آن میگذارند و این دستگاه برایشان وضو میگیرد. میگوید من وضویت را هم میگیرم برو نماز بخوان، یعنی نمازی که برای من خطر نداشته باشد . اصلاً مسجدت را هم میسازم برو نمازت را بخوان. ما نباید اینقدر سطحی نگاه کنیم. این ابزارها چند مشکل دارند؛ یکی این که ما را به صورت حبابی فیلتر میکند.موضوع فیلتر حبابی مربوط به من نیست.در دنیا در موردش تحقیق شده است و خود اینها خود این شرکتها این را اعلام کرده اند یعنی چه؟ یعنی شما وقتی وارد این فضا میشوید به صورت خودآگاه و ناخودآگاه، اتوماتیک میشود گفت حلقه اطرافیهای شما کسانی میشوند که مثل شما فکر میکنند، یعنی شما اگر آدم مذهبی باشید، اطرافیهای شما هم آدمهای مذهبی تعریف میشوند و کافی است که شما به یک نفر عکس العمل منفی نشان بدهید میبینید این فرد از لیست اطرافیان شما حذف شده و وارد یک حلقه دیگر میشود.به مرور زمان شما میمانید و اطرافیانتان و آنها میمانند و اطرافیانشان. چون مزیت زیر ساختی این نرم افزار متعلق به کسانی است که هیچ سنخیتی با فرهنگ و تمدن ما ندارند در نتیجه آن حباب نامناسبی که خودشان ترجیح میدهند را مرتب بزرگتر میکنند و حباب شما را کوچک تر میکنند. این اتفاق هم ناگهانی نمی افتد که آدم متوجه شود؛ یعنی شما آن اوایل فکر میکنید که حالا یک نفر رفت، دو نفر رفت، بعد آرام آرام میبینید گروهتان خالی شد؛ چرا؟ چون شاید پیام شما، برای آن گروه جذابیت نداشته است.بعد شما میبینید گروههای دیگر بزرگ و بزرگ تر میشود و شما کوچک و کوچک تر میشوید، به این میگویند فیلترینگ حبابی. این یک مشکلش است؛ مشکل دیگرش این است که شما وقتی وارد این فضا میشوید و شروع به فعالیت میکنید، اگر فعالیت شما تاثیرگذار باشد و آن سیستم متوجه شود که فعالیت شما تاثیرگذار است، سیستم براحتی حذفتان میکند؛ یعنی وقتی که شما میخواهید بهره برداری کنید به یکباره میبینید چیزی را که سرمایه گذاری کرده بودید و در واقع هویت مجازی شما محسوب میشد، دیگر نیست؛ یعنی شما هیچ اختیار و ارادهای دیگر ندارید. هیچ توضیحی هم به شما نمی دهند. سوم این که این ابزارها درآمد دارند، ما باید به این فکر کنیم که بالاخره به فکر توسعه کشورمان هستیم؛ فکر نکنیم این نرم افزارها رایگان است. شاید ظاهر رایگانی داشته باشند و تبلیغی نداشته باشند، منتهی هم تولید پهنای باندشان و هم همین کاربرها در واقع ارزش افزوده تولید میکنند.این اپراتورهای تلفن همراه، همین الان هم خیلی دیگر تاثیر ندارند، در آینده بدتر از این هم میشود؛یعنی در واقع فروش پالس در دنیا از دور خارج شده است در حالی که پالس هنوز در کشور ما فروخته میشود. پالس که به اندازه چند کیلوبایت استفاده از اینترنت میشود شما با طرف مقابلتان مکالمه داشته باشید این نرم افزارها آینده مخابرات کشور ما هستند، به همین سادگی، یعنی اگر ما به آنها توجه نکنیم نرم افزار با استفاده از برنامه هایی که از طریق گوشی به گوشی است، پی تی تی هایی که در گوشی نصب میکنند و گوشی را به گوشی دیگر متصل میکنند. از همین طریق دارند کاربرهای همین اپراتورهای مخابراتی ما را میبرند. اگر اقتصادی هم نگاه کنیم باید به این فکر کنیم که یک ابزار خودمان تولید کنیم. ابزاری که ابزار ما باشد بعد در این ابزار سعی کنیم حتی کاربر از کشورهای دیگر بگیریمو به صورت بین المللی فکر کنیم و تجارت جهانی هم راه بیندازیم. به جای این که الان ما داریم ارز خارج میکنیم. با استفاده از چنین نرم افزارهایی ارز وارد کنیم و اتفاقاً به کاهش تورم و افزایش کارآفرینی هم به نوعی کمک میکند. من پیشنهادم این است که بخش اقتصادی یعنی افرادی که میخواهند سرمایه گذاری کنند، روی این ابزارها سرمایه گذاری کنند. وزارت ارتباطات هم باید زیرساختهای این کار را آماده کند.
می خواهم یک مثال دیگری بزنم در بحث قبلیای که داشتیم برای افرادی که میگویند ما از اینها استفاده خودمان را میکنیم و استفاده خوب هم میکنیم. یکی از روزنامهها گزارشی داشت با این عنوان ” وایبر خوب، وایبر بد”.قاعدتاً نویسنده گزارش نمیدانست که این شرکت وابسته به صهیونیستهاست و یک مدیری صهیونیستی هم دارد، اشاره کرده بود که وقتی ما میتوانیم مثلاً در وایبر جنایات غزه را از طریق تصاویر به اشتراک بگذاریم، چه اشکالی دارد چرا از این نرم افزار استفاده نکنیم. یا مثلاً کسی که خودش خارج از کشور است و مادرش در ایران است یا بالعکس میتواند از طریق این وایبر خانوادهاش را ببیند و بتوانند با همدیگر صحبت کنند که به ظاهر هم رایگان است که توضیح داده شد رایگان نیست. جمع بندی این گزارش این بود که وایبر ابزار خوبی است و این ما هستیم که بد هستیم یا بد میشویم و با نگاههای بدی که داریم این شبکه را هم خراب میکنیم.
اینکه در آن گزارش به آن اشاره شده که این کاربر است که تعیین کننده است، نمی گویم غلط است، این موضوع درستی است، شما اگر زیر ساخت خوبی هم تدارک ببینید و کاربر، فرهنگ درستی نداشته باشد ممکن است در آن هم خطا کند و یک حالت قاعده هم پیدا کند، اما نکته قابل توجه در این است که چون کنترل کننده کسان دیگری هستند اراده رفتن به سمت نیمه شیطانی قضیه است. همین وایبری که اسم برده شد در بخش قبلی گفتیم که سرور آن، در خاک رژیم صهیونیستی است؛ یعنی شما با هر کلیکی که آمریکاییها میگویند ۴ تا ۲۰ سنت ارزشگذاری کرده اند یعنی شما هر بار که انگشتتان را روی صفحه موبایلتان میزنید، در واقع دارید یک پولی را به حساب رژیم صهیونیستی واریز میکنید. رئیس این شرکت فردی است که افسر موساد و افسر ارتش اطلاعات رژیم صهیونیستی است و اصلاً این نرم افزار را با سفارش سازمان موساد به راه انداخته است و هنوز هم دفتر مرکزیاش آن جاست. پس این شهدا و کودکان شهیدی که ما متاسفانه دیدیم در فلسطین اشغالی سلاخی شدند، باور کنید خوب که بررسی کنیم میبینیم هزینه این گلولههایی که به سینه این کودکان خورده میشود را خود ما پرداختهایم.
این مبحث فقط مربوط به ایران نیست و ما در کشورهای مختلف جهان و از جمله آمریکا، انگلیس، آلمان و… این مبحث را داریم که معتقدند نباید محتوای نامناسب در اختیار کاربر قرار بگیرد مخصوصاً کاربری که آسیب پذیر است؛ مثلاً نخست وزیرانگلستان رسماً اعلام کرد که ما هر محتوایی که برای زیر۱۸ سال نامناسب است را برای تمام خانوادهها فیلتر و مسدود میکنیم که این کار را هم کرد.
اما در داخل کشور این که بخواهیم بایستیم و تنها نظارهگر باشیم تا دشمن وارد کشور شود و آسیب خودش را برساند و بعد ما بخواهیم با فیلترینگ جلویش را بگیریم این اشتباه است، این قطعاً اشتباه است. بعضیها فکر میکنند باید همه چیز را فیلتر کرد. من میگویم نه این اتفاق نباید بیفتد. ما اگر شبکه ملی اطلاعات را راه بیندازیم، در واقع مرز پیدا میکنیم. هویت ما در جهان به رسمیت شناخته میشود و بعد این ما هستیم که آن چه را که به نفع مان است میگیریم و از آنچه که زیان دارد جلوگیری میکنیم/.